هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........
هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........

دریا دریا دریا ..ساحل دریا


یهووو.. دارم میرم سفر...بدون پول..بدون هماهنگی قبلی..بدون آمادگی...از همه مهمتر اینکه فقط با یه کیف دستی کوچیک میرم اونم من !!! فک کن!! آرزوم بود آرزوم بود که به اینجا برم..

راه دورو درازه عزیز...اگه هواپیما سقوط کرد اگه کوسه منو خورد ...خلاصه اگه سفر آخرم بود حلال کنید...قربونتون برم فهلن خدافظ...

ماهی ِ تنگ بلور !!! دریا رو خواب می بینه...

پنج شمبه شب خدا یه فرشته ی خوشگل رو به دنیامون آورد...
چارده سال بود که تو فامیل مادری ام بچه ای به دنیا نیومده بود..نمیدونی با اومدنش چه شور هیجانی به  خونه ی همه آورده...وختی پسر خاله ی کوچولومو دیدم خشکم زده بود ماشالا خیلی نازه..مث برگ گل می مونه.همه میگن بعیده بچه ای که یه هفته اس به دنیا اومده انقد خوشگل باشه..
انقد معصوم و دوس داشتنیه که همه مات و مبهوت بهش زل میزنن..نگا کن ببین چه آروم خوابیده مثل ماهی می مونه نه ؟ ینی داره چه خوابی می بینه؟
به دنیای ما خوش اومدی عزیزم.......
...
از خالم پرسیدم اسمشو چی گذاشتید گفت..........امیرعلی......!

چیلیک شماره 5 :تولدت مبارک ماهی..! کوچولو



مونا...حنا...!



من مثل حنا دختری در مزرعه نیستم که کلی حیوون خونگی داشته باشم و با اونا سرگرم باشم..

من مثل جودی ابوت یتیم هم نیستم که بابا لنگ درازی داشته باشد..

مثل پرین هم نیستم که همراه مادرش در پی پدربزرگ ثروتمندش باشه..

شبیه آن شرلی مو قرمز ِ رویایی هم نیستم که سرپرست پیردختری داشته باشد..

من مثل هایدی ،دختر بی خانمان تنها در کوهستان­های زیبای آلپ هم نیستم..
...

من تنهام..............................


به تنهایی همه دخترهای کارتونی!

به تنهایی حنا، هایدی، جودی، پرین و آن شرلی!

و خسته و دل تنگ و کلافه

کلافه گی یعنی دل تنگ هر آنکه دوست تر اش داری و نیست!..........

و هر آنکه حوصله اش را نداری و هست....

و هممه ی آنها که به گمانشان هستند

سالهاست که نیستند!!

این روزها هر چه که می گذرد بیشتر درد یتمی را می چشم

هر چند که یتیم نیستم...!!!
...
پی نوشت:

این پست تقدیم به مادر خان و پدر خانمم!! که هستن ولی نیستن!

بفرمایید بازی


بشتابیدددد  بشتابیدددد  یک بازی مهیج..
 یک بازی فراموش نشدنییییی..
یک بازی تاریخی..
بابک عزیز
در جوگیریات
میزبان شما عزیزان است
بشتابیدددد بشتابیدددد فقط
تا ساعت ۱۷:۰۰ روز چهارشنبه
فرصت باقی است...بازی عکس بابا ها..

اینم عکس پدری ام مال زمونیه که اجباری رفته بود! در شرف ازدواج با مامانی ام!


این هم عکس الان پدری ام ! این جغله که تو بغلشه رادین پسر عمه ام می باشد!