هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........
هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........

مونا...حنا...!



من مثل حنا دختری در مزرعه نیستم که کلی حیوون خونگی داشته باشم و با اونا سرگرم باشم..

من مثل جودی ابوت یتیم هم نیستم که بابا لنگ درازی داشته باشد..

مثل پرین هم نیستم که همراه مادرش در پی پدربزرگ ثروتمندش باشه..

شبیه آن شرلی مو قرمز ِ رویایی هم نیستم که سرپرست پیردختری داشته باشد..

من مثل هایدی ،دختر بی خانمان تنها در کوهستان­های زیبای آلپ هم نیستم..
...

من تنهام..............................


به تنهایی همه دخترهای کارتونی!

به تنهایی حنا، هایدی، جودی، پرین و آن شرلی!

و خسته و دل تنگ و کلافه

کلافه گی یعنی دل تنگ هر آنکه دوست تر اش داری و نیست!..........

و هر آنکه حوصله اش را نداری و هست....

و هممه ی آنها که به گمانشان هستند

سالهاست که نیستند!!

این روزها هر چه که می گذرد بیشتر درد یتمی را می چشم

هر چند که یتیم نیستم...!!!
...
پی نوشت:

این پست تقدیم به مادر خان و پدر خانمم!! که هستن ولی نیستن!

نظرات 28 + ارسال نظر
فانید پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 02:52 ب.ظ http://pamnirz.blogfa.com

سلام....
بیاو داستان زندگیمو بخون...
نیاز به راهنمایی دارم...
عشق چیه؟!اخرش چی میشه؟....
منتظرم

سلام حتمن میام

آرشمیرزا پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 03:08 ب.ظ http://danehayerizeharf.blogsky.com

چقدر غر می زنی تو !!!!!!!
ناشکری خوب نیست.

عاطفه پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 06:34 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

نمیدونم چی بگم-

آناهیتا پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 09:21 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

هستند ولی نیستند!!!!!
بد جور درکت می کنم
این تنهایی رو حس می کنم...با بند بند وجودم

خیلی وخته که نیستن...

سیندرلا پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 10:10 ب.ظ http://zozooooo.blogfa.com/

هم دردیم.

نمی دونم شاید

تیراژه پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 11:22 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

نمیدونم چی بگم
ولی به نظرم پدر و مادر هر چه که باشند بودنشون بهتر از نبودنشونه..حتی اگه اون بودن با نبودنشون یکی باشه..
کاش یه راهی پیدا کنی..که کمتر پیششون باشی..مثلا جدا از اونها خونه بگیری...اونطوری فکر کنم طبق قاعده ی "دوری و دوستی" گاهی دلتنگ همدیگر هم بشید!

خدا کنه همیشه باشن اما نه این مدلی..نه پشت دیوار...نه از راه دور...نه نامرئی...
کاش میشد تیراژه جون یه بار تصمیم گرفتم اما نذاشتن...نشد..این از بزرگترین آرزوهامه دقدقه ی این روزا مه..من همیشه دلتنگ اونهام اصن چون هستن ولی نیستن دلتنگ شون شدم دیگه..

محبوب شنبه 16 مهر 1390 ساعت 09:55 ق.ظ http://mahboobgharib.blogsky.com

نمی دونم چی بگم... فقط می دونم حس خیلی بدیه که آدم درباره نزدیک ترین آدمهای زندگیش به این نتیجه برسه که نبودنشون بهتر از بودنشونه ... عزیزم مونا... فدات بشم ...

هیشکی ! شنبه 16 مهر 1390 ساعت 10:11 ق.ظ

محبوب جان برا منم این جریان تلخه اما خب واقعیته...
من قصد ندارم غر !! بزنم اما واقعا خسته شدم..

وانیا شنبه 16 مهر 1390 ساعت 10:29 ق.ظ

حسه خوبی نیس

الهام شنبه 16 مهر 1390 ساعت 10:34 ق.ظ http://sampad82.blogfa.com

با تیراژه موافقم...اگه اینقد سخته و خسته شدی...

دل آرام شنبه 16 مهر 1390 ساعت 12:35 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com/

عنوانش رو ... ای جانم
ولی هیشکی جونم ، هرچی باشه "هستن" ، بودنشون بهتر از نبودنشونه . الهی که سالم باشن
چقدر قشنگ تنهایی های شخصیت های بچگیمون رو لیست کردی
ما از همون موقع انگار باید سختی های زندگی رو لمس میکردیم
دوست دارم خوشششششگل

بابک شنبه 16 مهر 1390 ساعت 04:52 ب.ظ

اوی دلی خانوم با دختر من بودی گفتی خوشگل ؟
ای اجنبی !
نمیدونی من غیرتیم ؟

مرضیه شنبه 16 مهر 1390 ساعت 06:26 ب.ظ http://www.bglife.blogsky.com

چقدر قشنگ تنهایی رو تعریف کردی... خیلی قشنگ. بابا دار یتیم بودن یه درد قدیمیه انگار... غصه نخور

ری را شنبه 16 مهر 1390 ساعت 10:45 ب.ظ http://narenjestaan.persianblog.ir

این پستت مثل یه تیر به دلم نشست !!

خدیجه زائر شنبه 16 مهر 1390 ساعت 11:38 ب.ظ http://480209.persianblog.ir


احساست قابل درکه اما عزیزم باور کن که گاهی ما والدین برای اینکه بتونیم همونی باشیم که شما نیاز دارین به کمک و همراهی شما نیازمندیم.فهم درست و دقیق هیچکس بدون کمک خودش و بیان شفافش ممکن نیست.نمیخوام شعار بدم اما تا حالا سعی کردی بهشون نزدیک بشی؟ تو بزرگ ترین عشق زندگیشون هستی امیدوارم قبل از اینکه دیر بشه بفهمیشون.

دل آرام یکشنبه 17 مهر 1390 ساعت 12:41 ق.ظ http://delaramam.blogsky.com/

بابک خان سخت نگیر ، بابا از دخترت تعریف کردم دیگه

فسیل یکشنبه 17 مهر 1390 ساعت 11:15 ق.ظ http://www.fosil.blogsky.com/

معمولا اکثر پدر مادرهای این دوره هستن ولی نیستن اما باید به اونها هم حق داد
علی یارت

کوالا یکشنبه 17 مهر 1390 ساعت 01:51 ب.ظ http://www.kouala.blogsky.com


به جون خودم من آخر آرزو به دل میرم از دنیا

حسرت رو دلم موند بیام اینجا تو غر نزنی

دهع

میزنمتاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

آذرنوش یکشنبه 17 مهر 1390 ساعت 11:31 ب.ظ http://azar-noosh.blogfa.com

منم گاهی مثل توفکر میکنم ولی بدون والدین ات هرجور که باشن همین که هستن غنیمته عزیزم

همنوا دوشنبه 18 مهر 1390 ساعت 03:20 ب.ظ http://www.hamnava72.blogfa.com

تنهایی بده...
ولی هیچکس تنها نیستا. تو تبلیغا که همش میگه که...

سارا سه‌شنبه 19 مهر 1390 ساعت 12:04 ب.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

چی بگم...
باید زندگی کرد گاه با یک دل تنگ گاه با یک...بقیش یادم رفت

مونیس چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 11:12 ق.ظ http://tanazi.blogsky.com

نل رو جا انداختی با اون گربه و پدربزرگش !!!

مادر خان و پدر خانم ! واقعیت تلخی است ! می فهمم!!!

دکولته بانو چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 02:02 ب.ظ

سلام عزیز دلم ... می فهمم چی می گی ... اما خیلی خوبه که این دردو به زبون بیاری تا غمباد نگیری ... هرچی که احساس می کنی ... هرچی که اذیتت می کنه رو به زبون بیار ... شجاعتت رو توی تقدیم نوشتت تحسین می کنم ... خیلی ... دل برات تنگ شد ... مراقب خودت باش ... راستی پستهای قبلی تم خوندم ... عکس بابک با موهای سفید خیلی جالب بود ...

بهنام چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 02:33 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

سلام
واقعآ نمیدونم چی بگم؟!
شاید این بودن و نبودن مربوط به همه ی خونواده ها بشه! این تنهایی فرزند....
ولی دوست نمیتونه جای خونواده رو پر کنه؟! یه دوست خوب؟! هست هاا! فکر میکنم اگه بگردیم هست...

سعید... چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 07:09 ب.ظ http://mypretyworld.blogsky.com/

من تو را دوست دارم
نو دیگری را
و دیگری ، دیگری را
و در این میان همه تنهاییم

آوا جمعه 22 مهر 1390 ساعت 04:28 ب.ظ

همون روزای اول این پستو
خوندم...اونموقعم چیزی
نتونستم بگم..مث الان
که بازم چیزی نمیتونم
بگم...خوب میفهمم
خوب می فهمم...
یاحق...

آندره دوشنبه 25 مهر 1390 ساعت 01:49 ب.ظ http://chekhov.blogfa.com/

میدونی یک تجویز واست میکنم جواب میده!
البته تجویز من نیست ها،مال یکی از خاله خان باجی های فامیله!
شوور کنی حالت خوب میشه!
یعنی بگی سرت درد میکنه،پات چلاقه،چشمت لوچه،کله ات کچله،میگه شوور کنی یا زن بگیری خوب میشی

آندره دوشنبه 25 مهر 1390 ساعت 01:50 ب.ظ http://chekhov.blogfa.com/

یک دنیا تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد