گاهی باید رفت...گاهی هم نباید..
گاهی موندن خوبه..گاهی رفتن...
خیلی هم تلاش میشه برا نموندن...یا موندن!!
اما سعی کردن فایده ای نداره...وختی مرغ تاااا همیشه یه پا داره!
..
نمیذارن ! مانع میشن..
خوب نتیجه ی این رفتن یا موندن اجباری
خیلی بد و متعفن و حال به هم زن میشه دیگه!!...
قبول داری؟!
کاش اینو اونی که باید بفهمه..بفهمه..کاش..
...
پی خواهش نوشت:
یه بار برا همیشه سیفون رو بزنو راحتم کن مادر..خان !!!!!!!!!!
سین جیم شماره 2 :
آقا ما دیروز رفتیم خونه دوستمون مهمونی ایشون لطف فرمودن و ما رو شام نگه داشتن . موقع رفتن اصرار رو اصرار! که حق نداری زنگ بزنی آژانس بیاد هومان ( شوهرش) می رسونتت ،ما هم داریم آب میشیم از خجالت...! از من اصرار و از مهسا (دوستم) و شوهرش انکار...! که نه این وخت شب به آژانس اطمینان نکن و حالا که ماشین هست و اینا..
منم تو رودر وایسی موندمو با اکراه قبول کردم...حالا رفتیم تو پارکینگ آقااا مث همیشه، عین خر موندم تو گِل که برم صندلی جلو بشینم یا صندلی عقب!
خدا میدونه من هممیشه این مشکلو دارم آدم با غریبه ها تکلیفش روشنه اما با آشنایی که باهاش رودر وایسی داره چی؟! اگه بری صندلی جلویی بشینی میگن دختره چه پر رو و ِ سریع پسر خاله شد! بری صندلی عقبی بشینی میگن ما رو راننده آژانس فرض کرده و بهش بر می خوره و اینا.. من که آخر رفتم جلو نشستم..!
اما شما باشین چیکار می کنید؟! دلیلش رو هم بگید لطفن.
پی آخرین فرصت نوشت:
دوستان بشتابید بشتابید در مسابقه جذاب و دیدنی ِ " بفرمایید افطار "
کیامهــر باستانی شرکت کنید آخرین فرصت تا افطار امشب!
چرا هیچ وخت..
چشات..
جلو پامو ندید ؟؟!!!
ترانه های خوب برای بچه های خوب! شماره 3 :
....تو این بیداد پهناورمثل پروانه ای در مشت
چه آسون میشه مارو کشت...
...
دانلود این آهنگ ابی رو گذاشتم گوش کنید و صفاااا...