هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........

شادی و غمهای حبابی رو عشقه!


فاصله ی شادی و غم خیلی کوتاه ِ . دوام هر کدومش برام مث دوام حبابه ،زیبایی و زشتیشم مث زیبایی و زشتی ِ حبابه...

حباب با اینکه خیلی زیبا و دوست داشتنیه و با خودش خاطره ی شیطنت و بازیگوشی و شادی رو میاره ،اما زودم از بین میره..وختی هم میره همه ی اون خاطراتم می بره!


تو این چند روزه گذشته صد جور اتفاق برام افتاد که مهمترینش این بود که کارمو از دست دادم.

بعد تو فاصله ی چند روز تو اوج خستگی و داغونی و غمو نا امیدی وجنون دوباره همه چی درست شد..! باورتون میشه یه کار دیگه با موقعیت بهتر برام جور شد.


فرق این اتفاق با اتفاقات های دیگه این بود که همیشه تنها بودم و یه نفرم نداشتم که بهم امید بده، اما این سری همه ی عزیزام ، دوستای ِ دلی کنارم بودنو بهم امید دادن و برام آرزوهای زیبا داشتن.واقعن خوشحالم که شما ها رو دارم..دوستون دارم هزااااارتا و شونصد تاااااو هفتا.


فقط میتونم بگم خیلی خوشحالم خیلی..روحیه عالیه! اما تجربه بهم ثابت کرده که شادیا و غما مث حبابن زود نابود میشن..باید ترمز خودمو در هر دو صورت بکشم که جو گازم نگیره!!


پی آما نوشت!


آقا کار جدید مون توپ..محیط توپ، مسیر دور، صبحونه و ناهار توپ، چایی گند! کولر گازی به راه، مدیر عامل گرگ و بد دهن،همکارا خوب،آما..آما نت نداریم!

خونه ام تو تحریمیم! ای خداااا یه لب تاپ ارزونه سالم ِ دست دویوم که یه خانم دکتره باهاش می رفته مطب و می اومده به ما عطا بفرما!  



آخرین دروغ ِ زیبات...




در راه عشق و مستی یک جرعه مِی ندارم

خانه بدوش عشقم.. یک همسفر ندارم

 

در نیمه راه دیدم چشمان عاشقت را

گفتم به قلب سرکش، زین پس غمی ندارم

 

لیلای خوابهایم گشتی و من چو مجنون

امن و قرار دیگر در نیمه شب ندارم

 

مگر روی ز پیشم ، غافل دگر زخویشم

چون بی تو من در این تن، جان و رمق ندارم

 

در اوج عشق بازی..دارو ندار دادم

دیگر برای مردن، حتی کفن ندارم

 

با یک نگاه دیگر جان از تنم تو بستان

چون بی تو من توان این زندگی ندارم

 

لیلای شعرهایم دگر خدانگهدار

من بیش از این توان مجنون شدن ندارم

 

من صابرم به هر غم ، حتی فراق یاران!!

اما فقط توان ِ... دوری زتو ...ندارم!!

 


برگ سبز نوشت:

دیشب که کتاب حافظم رو ورق می زدم این شعرو هدیه گرفتم! یه کاغذ مچاله که این شعرو توش نوشته بود با همون دست خط ...!!

زیبا ترین دروغت دیر به دستم رسید عزیز ...دیر..!!

 


لطفا این پستو نخون برا دل ِ خودم نوشتم !!


 

دلم دلم دلم...

این دل ِ.. تنگم، این دلِ.. تنگم ، این دل ِ.. تنگم، این دل ِ.. تنگم.

 

این جمله با یه آهنگ سوزناک الان داره تو ذهنم تکرار میشه..یعنی کی نوازنده ی این آهنگه؟

بغض داره خفه م میکنه.

دلم میخواد برم ویلای خاله بتی اینا .. یه اطاقک سه متر در سه متر روی پشت بومش ساختن که یه پنجره داره روبه یه گندم زار..خیلی رویاییه خیلی..خورشید می تابه به این گندمااا وای معرکه س.

دوست دارم سه چهار روز برم اونجا..شبا رو پشت بوم بخوابم..مخصوصا این شبا که اونجا خیلی خنکه بخزم زیر پتو...فقط چشمام بیرون باشه! آسمون صاف و پر ستاره اش دلمو میبره..چشمک ستاره ها، نور مهتاب..یهو یه شهاب رد بشه و...

آرزو دختر خالم  وختی بچه بودیم شبایی که رو پشت بوم خونه ی مامان جون اینا می خوابیدیم می گفت: وختی شهاب از یه ور آسمون رد میشه به یه ور دیگه همون لحظه یه آرزو کن بر آورده میشه..  

آره وختی شهابا رد میشن می خوام یه عالمه آرزو کنم..

مثلا دلم میخوااااد..الان یک نفر یک کیلو کاباس خشک برام بخره..خودم نخرم یکی برام بخره!!!

دلم چند جفت جوراب اسپرت رنگی میخواد که با لباسام ست کنم..چون من عاشق ست کردنم.

دلم یه ادکلن هالوین میخواد که چند وخته تمومش کردم.

دلم الویه مخواد که چن وخته هوس کردم.

دلم میخواد برم بام تهران که چند ساله نرفتم.

دلم یه مسافرت میخواد..بدون خانوادم!

دلم یه خونه ی مستقل میخواد هر اندازه ای،کوچیک یا بزرگ بودنش مهم نیست..فقط توش تنها باشم..که توش راحت لباسایی که دلم میخواد بپوشم،تا هر ساعتی که می خوام بیدار باشم، تا هرساعتی که میخوام بخوابم! با سلیقه ی خودم که زبان زد خواص و عام بوووووود...!.. توش وسایلمو بچینم.

دوستامو به خونم دعوت کنم و خجالت نکشم..نمیرم از شرمندگی که بگم خانواده من خوششون نمیاد دوستامو به خونه مون بیارم!!!

دلم میخواد اطاق خوابم یه پنجره رو به بیرون داشته باشه روبه خونه های مردم..شبا کنار اون پنجره وایسم و به صدای قاه قاه خندیدن اونا گوش کنم و لذت ببرم از این که از خونه ای صدای خنده میاد!

دلم می خواد تو زمستون یکی برام بستنی یخی پرتقالی بخره من تو برف سگ لرز بزنم و بستنیمو بخورم و از سرما اشکم سرازیر بشه.

دلم میخواد یه بار دیگه دستم بشکنه تا عزیزام...مثِ داداشی کرگدن! مریم ترین ، ایرن جونم، آقای محسن ِ ایرن، آقای کیامهر گرامی،مهربان ـ گلم، آقای عباس نازنین، آقای وحید دوست داشتنی، آقای حمید عزیز...بیان عیادتم بعد روی دست گچ گرفتم برام یادگاری بنویسن!!!!

بعد برام همه برام کمپوت آلبالو و هلو بیارن!!!

دلم میخواد از خونه بزنم بیرون انقدر راه برم راه برم تا پاهام جون نداشته باشه برم گوشه ی یه خیابون ِ خلوت راحت دراز بکشم..پاهامو بقل کنم سرمو خم کنم تو تنم، بعد یه عابر پیاده رد بشه یه نگاهی بهم بندازه و کتشو در بیاره بندازه روم!! بعد بره و من چند روووز.. همین جوری کنار خیابون زیر کت اون غریبه بمونم و بیرون نیام که نکنه عطر خوش اون کت از مشامم بیرون بره..!

بعد اون غریبه یه نیمه شب دوباره از اونجا رد بشه و ببینه من هنوز اونجام..بیاد بالا سرم و باهمون کت که به دورم پیچیده منو بقل کنه و سرمو مث بچه ها بذاره رو شونش و بگه تو مال خودمی..خودم پیدات کردم!بعد من بغض کنم و اون منو محکمتر بگیره و بگه جانم..بگه جانم..بگه جانم..!!  همه چی تموم شد همه ی سختیا رفت..خودم دیگه هواتو دارم..منم خودمو لوس کنم و ناز کنم و نق بزنم..اونم بگه نق بزن، تا قیامت نق بزن، ناز کن خودم نازتو میکشم..!!بعد بوسه بارونم کنه..! ومن اون نفس عمیقه رو بکشم از این آرامش از این خلصه از این مستی..و بعد همون جوری رو شونه اش خوابم ببره..

بعد بریم.. بریم، نمی دونم کجا.. اما از اینجا بریم.

دلم میخواد یه لپ تاپ داشته باشم برا وختایی که تو اطاقم تنهام. با یه دنیا فیلم که تا حالا ندیدم

با فیلمایی که هزار بار دیگه ببینمشون خسته نمیشم. مث ِ :شب یلدا، مث درباره ی الی.. مث سگ کشی..مث...

که شبا بی سر خر برم تو نت ..پست جدید بذارم.. 

دلم میخواد هزارتا دامن کوتاه ِ رنگ و وارنگ داشته باشم.هر روز یکی شو بپوشم.  

دلم میخواد آلزایمر حاد بگیرم و گذشته گندو فراموش کنم. 

دلم میخواد به جای روزی دو بار روزی چهار باربرم حموم!!

دلم میخواد برایه بارم شده تو کنسرت ابی شرکت کنم و ابی رو از نزدیک ببینمش و بگم که خیلی عشقه! 

دوست دارم جوون مرگ بشم اما مورچه هاهم ازم راضی باشن وکسی رو از خودم نرنجونم والبته کسی از این اخلاقم سو استفاده نکنه.

دلم میخواد انقدر پول داشته باشم که بتونم  این قسطای لعنتی رو بدم و که مجبور نباشم سر کار برم...که با اون پول بتونم از اینجا برم یه عمر زندگی کنم و لذت ببرم 

دلم میخواد ماشین داشته باشم که هر جا میخوام برم که زجر نکشم تو تاکسیای لعنتی که بعضی از این مردای گُه خودشونو به من نمالن.. که راننده موقع پول دادن دست منو نگیره که هر ماشینی جلو پام واینسته! که...


دلم میخواد یه باغ نارنگی داشته باشم که هر وخت نارنگی خواستم برم زیر یکی از درختاش که شاخه اش تا زمین رسیده دراز بکشم . هی نارنگی بکنم و بوش کنم و مست بشمو مست بعد راحت پوستشو بکنم و بخورمش و به ملکوت به پیوندم

دلم میخواد یه مغازه لوازم التحریر داشته باشم چون عاشقشم از بچگی!

دلم میخواد اگه قراره تنها بمونم تو سی سالگی بمیرم!

دلم میخواد یه روزی یه جایی از ته دل بخندم!

دلم میخواد تو باد داد بزنم و گریه کنم!

دلم میخواد جرات داشته باشم که راحت توی حموم تیغو رو دستم بکشم!و...

دلم میخواد یه بار تو رخت خوابم و ختی که خوابم جیش کنم! وااا خوب دلم میخواد..

دلم میخواد تو یه فرصت اونایی که بهم ظلم کردن رو بعد از تیکه تیکه کردن بسوزونمو و بعد یه پست راجبه لذتش بنویسم..!!!

دلم دلم دلم دلم تنگیده دلم برا مریم و داداشی تنگیده... دلم میخواد ببینمشون خب.

دلم می خواد انقدر پول داشته باشم که برا همه بی بهونه و بی مناسبت کادو بخرم گل بخرم و شادشون کنم.


دلم یه آسمون شهاب ِ آرزو براورده کن میخواد!!

 

 

 

 

 

 


ای خدا دلگیرم ازت..



از اول بچگی یادمون دادن  این شعر و بخونیم که:یه توپ دارم قلقلیه.سرخ و سفید و آبیه.میزنم زمین هوا میره..نمی دونی تا کجا میره!..

شاعر این شعر تو بودی  ٬اون توپ لعنتی ام ما بودیم! هر وخت خواستی ما رو کوبوندی زمین

بعد ما پا شدیم٬ خاکارو پاک کردیم..زخما رو بستیم..لنگ زدیم. تا یه ذره جون گرفتیم دوباره تو مارو بردی بالا بالا بالا بعد کوبیدی زمین و له مون کردی...

بعد شعار دادی که ناله کنید٬ زجه بزنید تا لذت ببرم تا بهتون جواب بدم..!

همیشه مثل یه جنازه بودمو تو مث یه مرده شور! هر وری که خواستی منو چرخوندی هیچی نگفتم..نه بچگی کردم..نه جوونی..نه لذت..نه تفریح..نه امنیت..نه پشت و پناه..نه حمایت خانواده..نه رفیق دلسوز..نه پول..نه آرامش..نه استقلال..

پس کو عدالتت؟! دروغ گووووو..! چرا میگی من عادلم؟!

چرا تا یه ذره لبخند رو لبم میاد با چرک و خون ازم پسش میگیری؟!

چرا این مرتیکه عوضی که تا دیروز ازم راضی بود و ازم کار میکشید٬ الان میگه شما احتیاجات این شرکتو براورده نمی کنی..!!! پس دنبال یه کار دیگه باش.

دارم میسوزم...دارم میسوزم....میخوام بمیرم....دیگه جون ندارم از صفر شرو کنم...

ای خداااااااااااااااااااااااااااااا دلگیرم ازت!