ثانیه ها بی مکس همدیگه رو دمبال می کنن و آدما ثانیه ها رو..خیلی قشنگه دل تو دل شون نیس..همه عجله دارن..نمیدونم قراره بعد از سال تحویل چه اتفاقی بیوفته نمی دونم امسال خدا هر روز تو سر رسیدش چی برامون نوشته ؟ نمیدونم قراره چه روزایی تیک بخوره برای شادی و چه روزایی تیک بخوره برا غم .. به هر حال مجبورم که تسلیم باشم و منتظر و امیدوار به لطف و بزرگی و انصافش.
ساعت 4 صبه همه خوابن سه چار ساعت دیگه سال تحویل میشه..تکیه دادم به پشتی کنار بخاری و زل میزنم به شعله ها..واین آهنگاز محسن یگانه رو گوش می کنم .. به خدام فکر می کنم و باهاش حرف میزنم.. آخدااا..الان فک کنم سرت خلوت باشه بیا اینجا بشین دو کلمه اختلات کنیم آخر سالی! قربان دم شما گرم بابت این سال..خیلی لطف داشتی به ما..سال 90 سال سفر بود قم..کاشان..اراک..رامسر..لاهیجان..سنندج..مشهد..قمصر.. کیش 4 بار! آنتالیا.. ازمیر.. استانبول..
یه دقیقه وایسا تا اینا خوابن اون ظرف بادوم رو بیارم من هلاک بادومم!!......
آره میگفتم: چه روزای خوبی رو تو شرکت گذروندم..با تمام کم و کاستیاش چقد راضیم از محیط کارم..
چه اتفاقایی افتادا.. امیرعلی پسرخاله خوشگلم بعد از 14 سال به دنیا اومد.. دوتا از پسر خاله ها و یه دختر خاله ازدواج کردن..لپ تاپ خریدم .. عینکی شدم!.. محبوب و وحید عزیز باهم مزدوج شدن! سه تا از همکلاسیام ازدواج کردن..متاسفانه عزیزایی از پیش ما کوچ کردن که تلخ ترینش شیرزاد نازنین بود..آشیونه ی زندگی دوتا از دوستامو طوفان تقدیر از هم پاشید! چقدر مهمونی رفتم چه شبای خوبی رو تا دم دمای صب با دوستام گفتم و خندیدم..
این جراحی و بیمارستان و یک ماه و خورده ای خونه نشینی و گند خوردن به رژیم غذاییم..چقد تلخ بود..مریضی مامان جونم این یکی نابودم کرد...و از همه مهم تر خبر عزیز لعنتی ام !! آخدا به قول شاعر در دایره ی قسمت ما که نقطه ی تسلیمیم! گردنمونم از مو باریک تر پس بیا و این سال جدید رو شیرین تر و زیبا تر برای منو عزیزام رقم بزن...خدا جون سلامتی و دل خوش و آرامش و آرامش و آرامش رو به زندگی خانواده و دوستای عزیز تر از جانم تزریق کن.
خدای من خودت از دل و روح همه ی بنده هات باخبری پس هر آنچه که به خیر و صلاح اوناس براورده کن و هر چه که نه...نه! خدایا بهار اومده اما هنوز دست و دلایی هست که همچنان یخ زده مونده بی زحمت خودت هااااااا شون کن!! خودت گرما بده...
خدا جونم امسالم انقدر شیرینی داشت که تلخیای کوچولو و حقیرش مثل این بادوم تلخ و زهر ماری که الان خوردم! به چشم نمیاد ممنونم بابت همه ی این تلخ و شیرینیا! ای قاضیِ مطلق در این سال نو مث هر ثانیه ای که گذشت , هوامونو داشته باش بی زحمت! ... پی تقدیم نوشت:این پست با تمام حسهای تلخ و شیرینش تقدیم به "محسن باقرلو".. عزیز و رفیقی که امسال با رسوندن یه خبر خوش حکم قاصدک رو داشت برام... ... این آهنگ فوق العاده زیبای محسن چاوشی هم تقدیم به عزیزم!
روزهایی سرشار از آرامش داشته باشی. خیلیا اون شب حس و حال تو رو داشتن. مطمئنن خدامون هم مث همیشه داشته به حرفامو ن گوش میکرده خدا جون به همه به همه سلامتی همراه با خیر و برکت بده.
مرسی از دعا های زیبات ...سلامتی و آرامش و خیر و برکت....محشر بود....
والا سالی که گذشت واسه ما بد نبود. خداروشکر خبر بد اونچنانی نداشتیم البته خبر خوب اونچنانی هم نداشتیم. یعنی این اخرای سال داشت یه خبر خوبی بهمون میرسید که یه هو شد ضدحال. ولی خب کلن راضیم به راضش.نباشیم چه کنیم.
سلام خوش اومدی عزیز خدارو شکر که تو ام سال خوبی داشتی به هر حال حکم اونیه که حاکم میگه...هر چه آید خوش آید.
سلام سال نو دوباره مبارک! راستش الان که شب سیزده بدره و وقت نیست و پستت هم که ماشالله هزار ماشالله اوووووووووووووووه! چه خبره! پس به همین تبریک سال نو بسنده میکنیم دیگه! سال خوبی داشته باشی...
سلام سه باره سال نو ت مبارک اصن صد باره مبارک ما که بخیل نیستیم وااالا.. ینی نخوندی ! پسره ی چش سفید میاد وبلاگ آدم نخونده میره... یادم باشه منم بیام نخونمت خسته نباشی... تو ام همین طور
خدا رو شکر بهتره...خونه مونه..از سر کار که میام سرمو میذارم رو زانوهاش اون برای هزاااارمین بار قصه ی آشنایی و ازدواجش با باباجونمو میگه تااااااااااااا فوت بابا جونم... منم برا هزارمین بار میگم راسسسس میگیییی؟ واقعن؟ چه جالب...آخی...بمیرم الهی....انگار که دفعه ی اوله که میشنوم اینا رو...بعد اشکش میچکه از گونه هاش قل میخوره تا چونش بعد میوفته رو گونه ی من اشکامون باهم قاطی میشه...یهو به خودش میاد میگه مامان جون گریه می کنی؟ بعد حالا نوبت قصه ی زندگی من میرسه که مرور کنه از دوازده سال چشم انتظاری و نظر و نیازشون برا به دنیا اومدن من میگهههههه تا تا.....تااااااا.........با ناله و نفرین و ریز ریز اشک ریختن و التماس من تموم میکنه این قصه ها رو این غصه ها رو.......
قربونت عزیز که به یاد مامان جونمی....قربون مرامت....
راستش بدجور نگرون شدم همین که هستین خوبه.. دلت آروم بانو............ امیدوارم اون ولی...یه ولی ِ.....نباشه و یه ولی ِ ........نیدونم چی بگم........... توکل کن........... یاحق...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سال نو مبارک هیشکی جان
امیدوارم روزهای خوبی در انتظارت باشه
همچنین برای شما
مرسی بچچه
خبر خوش ؟! یادم نمیاد !
سال نو تو هم مبارک و میمون و اینا !
آخ که اگه صد سالمونم بشه و شما باز بگی " بچچه " خعلی شیرینه ...
خبره برا من خوش بود...همین که از چشم انتظاری دراومدم خوش بود...
سال نو شومام مبارک و اینا....
بانو سال نو مبارک / بهترین ها رو براتون آرزو می کنم..
ممنون عزیز دلم...همچنین
نوروزت شاد عزیزم،امیدوارم همراه با خدا روزهای خوبی رو برای خودت درست کنی
مرسی گلم...ایشالا خدا همراه هممه مون باشه
سلام بر هیشکی بانو...
سال نو مبارک دوست خوب...
برای تان خوبی ها می خواه ام از درگاه خداوند...
سلااااااااااام عزیز....سال نو شومام مبارک باشه
منم برای شما سلامتی و دل خوش میخوام از خداوند....
سلام هیشکی بانو
سال نو مبارک بانو
سلام نیما جان
سال نو تو ام مبارک
سلام عیدت مبارک
سال خوبی داشته باشی
چرا نشه بیای شیراز؟اراده کنی فردا شیرازی.
خوشحال می شیم بیای
سلام عید شومام مبارک
همچنین عزیز
اراده ؟ من که از خدامه منتها باید شرایطش جور بشه من ارزومه که بیام شیراز
خدایا من امسال باید برم شیراز باید.....
آهنگ چاووشی خیلی قشنگه
خیلی ها تحویل سال همچین حس و حالی داشتن...
محشره
هم خودش هم آهنگش
اوهوم....
سلااااااام و سال نو مبارک
امیدوارم که اوسا کریم حرفهات رو شنیده باشه
سلام سال نو شمام مبارک
اوس کریم همیشه به ما لطف داره ما ایم که کم لطفیم....گوش اون از هممه ی گوشا شنوا تر و شونه هاش از هممه ی شونه ها امن تره...
امیدورام توی سال جدید، بهترین ها براتون رقم بخوره
آهنگ ها زیبا بود، ممنون
همچنین برای تو عزیز...
خواهش میشه...
روزهایی سرشار از آرامش داشته باشی.
خیلیا اون شب حس و حال تو رو داشتن.
مطمئنن خدامون هم مث همیشه داشته به حرفامو ن گوش میکرده
خدا جون به همه به همه سلامتی همراه با خیر و برکت بده.
مرسی از دعا های زیبات ...سلامتی و آرامش و خیر و برکت....محشر بود....
عید شما هم مبارک
ممنون
سال نو مبارک عزیزم
انشالا سال جدید مثل سال قبل سرتا سر خوشی و خنده و سفر باشه...
این پستت خیلی به دلم نشست
انرژی مثبت داشت
همچنین
ایشالا...ایشالا...
قابل نداشت
بهترین ها رو برات آرزو می کنم عزیز م
همچنین
ممنون عزیزم...
سال خوبی داشته باشی مونای عزیزم
رها از زخم زبان ها
پر از شادی و سلامتی
همراه با رفاقت های ناب
قربونت بشم عزیز
همراه با رفیق نابی مثل تو...
منم یه دنیا آرزوی خوب برات دارم....
سلااام عزیز دلم .
عیدت مبارک
امیدوارم سال خوبی داشته باشی و همیشه شاد باشی و
همیشه خبرای خووووب بهت برسه امسال ....
سلام گلم
همچنین
ایشالا سال خوبی برای هممه مون باشه...
سلام
ما قبلن اینجا خاموش بودیم امروز قصد کردیم روشن بشیم.
والا سالی که گذشت واسه ما بد نبود. خداروشکر خبر بد اونچنانی نداشتیم البته خبر خوب اونچنانی هم نداشتیم. یعنی این اخرای سال داشت یه خبر خوبی بهمون میرسید که یه هو شد ضدحال. ولی خب کلن راضیم به راضش.نباشیم چه کنیم.
سلام خوش اومدی عزیز
خدارو شکر که تو ام سال خوبی داشتی
به هر حال حکم اونیه که حاکم میگه...هر چه آید خوش آید.
سلام دوس جوون
سال نو مبارک چه خبر چه احوال چه کارا میکنی؟ خوبی؟ خوشی انشا...
سال خوبی رو برات آرزو میکنم
سلام عزیزم
همچنین
هیچی خبر خاصی نیس
خوبم ..زنده ام هنو...
منم سال خوبی رو برای تو از خدا میخوام
تا خدا چی بخواد
سالت قشنگ
هر چی بده رو جف چشام
مرسی همچنین
سلام
سال نو دوباره مبارک!
راستش الان که شب سیزده بدره و وقت نیست و پستت هم که ماشالله هزار ماشالله اوووووووووووووووه! چه خبره!
پس به همین تبریک سال نو بسنده میکنیم دیگه!
سال خوبی داشته باشی...
سلام
سه باره سال نو ت مبارک اصن صد باره مبارک ما که بخیل نیستیم وااالا..
ینی نخوندی ! پسره ی چش سفید میاد وبلاگ آدم نخونده میره... یادم باشه منم بیام نخونمت
خسته نباشی...
تو ام همین طور
سلام
سال نو مبارک
حتما هواتو داره رفیق. چون معرفت داشتی وازش خواستی.
سلام عزیزم
سال نو شمام مبارک
ایشالا که داشته باشه
امیدم به خودشه فقط
حال مادربزرگت چطوره مونا؟
خدا رو شکر بهتره...خونه مونه..از سر کار که میام سرمو میذارم رو زانوهاش اون برای هزاااارمین بار قصه ی آشنایی و ازدواجش با باباجونمو میگه تااااااااااااا فوت بابا جونم...
منم برا هزارمین بار میگم راسسسس میگیییی؟ واقعن؟ چه جالب...آخی...بمیرم الهی....انگار که دفعه ی اوله که میشنوم اینا رو...بعد اشکش میچکه از گونه هاش قل میخوره تا چونش بعد میوفته رو گونه ی من اشکامون باهم قاطی میشه...یهو به خودش میاد میگه مامان جون گریه می کنی؟ بعد حالا نوبت قصه ی زندگی من میرسه که مرور کنه از دوازده سال چشم انتظاری و نظر و نیازشون برا به دنیا اومدن من میگهههههه تا تا.....تااااااا.........با ناله و نفرین و ریز ریز اشک ریختن و التماس من تموم میکنه این قصه ها رو این غصه ها رو.......
قربونت عزیز که به یاد مامان جونمی....قربون مرامت....
نظر نه نذر
پس همینه که نیستی- کم پیدایی-اگه حوصله داری بیا بنویس از قصه ی مامان جونت- این قصه ها باید موندنی بشن- امیدوارم خوب خوب بشن-
خاک وچوک ... چرا من اینجام بهت عیدو تبریک نگفتم !؟ ... باز هم سال نو مبارک عزیزم که حسابی از این جمله کلیشه ای بالا بیاری ...
بنوییییییییییییییییییییییییییس
سلام ، خوبید ؟ خوشید ؟ سلامتید ؟
همه چی رو به راهه ؟
آپ نمیکنید؟؟
آهای صابخونه ه ه ه ه ه ه
اینجا نمیخواد آپ شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
آمدیم نبودید ...
خواستم عرض کنم حواسمان هست که کم حرف شده اید ، امیدوارم از سر دلخوشی باشد این کم حرفی
شاد باشی خانوم
کجاِیــــــــــــــــــــی خانومـــــــــــــــــی
تو چرا نیستی این همه وقت. بیا یه چیزی بنویس
خیلی وقته نیستیا...
خوبی؟
کجایی تو دختر ؟
داره میشه دو ماه
اوووووووففففف الان باید عیدو تبریک بگم یعنی ؟! :دی
بنویس خانوم
خیلی وقته دنبال کامنتای
هیشکی بانوام که هیچ
خبری ازش نیست.....
هیچیه هیچی.........
راستش یک کم نگرون
شدم....خوبه حالتون
بانو؟امیدوارم اینجای
خالی بخاطرمشغله
زیاد کاری باشد ونه
دل مشغولی های
تلخ و نگران کننده
لبتون خندون.....
یاحق...
اینجا م.. همین جا نشستم..همین گوشه...
هستم
هستم ولی..
راستش بدجور نگرون شدم
همین که هستین خوبه..
دلت آروم بانو............
امیدوارم اون ولی...یه
ولی ِ.....نباشه و یه
ولی ِ ........نیدونم
چی بگم...........
توکل کن...........
یاحق...