هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........
هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........

کمک کمک کمک....



امروز یه قرار خیلی مهم برای یه مهمونی مهم رو بهم زدم...همه ی لباسای تابستونی و زمستونی رو ریختم بیرون اکثر شون کوچیک و بد قواره بودن...دیویستا بلیز و شلوار و دامن رو ریختم کف اتاق و روی تختم هیچ کدوم به دلم نمی شینه...جلوی آینه وایسادم و گوله گوله اشکم سرازیر شد.. همه لباسام زشت و گنده و گل و گشادن حالم از این هیکل ضایع و بد قواره داره به هم میخوره...

من که پیاده روی می کنم...هر شب با توتالکور ورزش می کنم ..هله هوله و شامم که نمی خورم..غذاهای سرخ کردنی و کالری بالا هم خیلی کم می خورم .دیگه چه غلطی بکنم که لاغر بشم؟!

خسته شدم از این وضعیت...خجالت میکشم وختی میرم تو یه مغازه که لباس سایز منو نداره..دلم میگیره وختی ویترین لباس فروشیا رو می بینم که انقدر لباساشون خوشگل اما فیری سایزه و به من نمی خوره! هیچ کدوم از لباسای زمان لاغری مو دورننداختم.. همه سن و سالشون رو از هم پنهون می کنن اما من وزنمو...اعتماد به نفسم شده صفر

تو یه مهمونی که میرم اولین جمله شون اینه که  وووااااایچرا انقد چااااااق شدیییییی  !

ای زهر مااااااار خودم چش دارم میبینم لازم نکرده بهم یادآوری کنی و مهمونی رو کوفتم کنی.

از امروز دیگه تو هیچ مهمونی شرکت نمیکنم ارتباطمو با دوستام قطع می کنم...خودمو تنبیه می کنم و شکنجه میدم تا  روزی که لاغر بشم... !

اصلاحیه نوشت :

از امروز دیگه تو هیچ مهمونی شرکت می کنم ! ارتباطمو با دوستام قطع نمی کنم! خودمو تشویق میکنم و شکنجه نمیدم تا روزی که لاغر بشم...!



نظرات 41 + ارسال نظر
م . ح . م . د جمعه 18 آذر 1390 ساعت 01:46 ب.ظ

سلام ، اول بگم با جمله ی آخر اصلن حال نکردم !

آخه یعنی چی که " از امروز دیگه تو هیچ مهمونی شرکت نمیکنم ارتباطمو با دوستام قطع می کنم...خودمو تنبیه می کنم و شکنجه میدم تا روزی که لاغر بشم... "

مگه این چیزا به لاغری و چاقیه آخه ؟!

سلام
خب چیکا کنم خسته شدم من آدمی نیستم که به حرف مردم اهمیت بدم اما انقدر که تکرار میکنن دیوونه شدم به خدا

م . ح . م . د جمعه 18 آذر 1390 ساعت 01:56 ب.ظ

خیلی ها مثه من استعداد چاق شدنشون فوق العاده بالاست .
من الان حدود 4 ساله که دارم ورزش جدی رو ادامه میدم و یک روز هم قطعش نکردم ... تونستم تو این 4 سال حدود 20 کیلو کم کنم . اون هم یه روش من در اوردی بود ، بدون توصیه ی هیچ دکتری !
تو 6 ماه برنج رو کم کردم و روزی یک ساعت تردمیل با سرعت خیلی بالا میرفتم ، چند ماه اول اصلن کم نکردم اما تو 2 ماه تونستم 20 کیلو کم کنم ! اما این روش رو یکم کمتر کردم ...
برنج رو شروع کردم اما خیلی کم ، اما ورزش رو همچنان ادامه میدم ، تو این سالها باز لاغر شدم تا چند ماه پیش که به خاطر استفاده ی زیاد از تردمیل پاهام دچار مشکل شد و الان چند ماهه که تردمیل نمیرم ! و این ورزش نکردن و استراحت دادن به پا باعث شد تا خیلی از وزن های آب شدم برگرده سر جاش ، چون بدن من به ورزش عادت کرده و طوری شده که اگر یروز ورزش نکنم و یه لیوان آب بخورم ، 2 کیلو به وزنم اضافه میشه ! اما چیکار میشه کرد ؟!
یزمان فک میکردم لاغری مهم ترین چیزه ... مثه چیزایی که الان شما داری میگی ! خسته شدم بودم از اندازه نشدن لباس ها و نگاه های سنگین اطرافیان ، تنها انگیزه ی لاغری هم همین شده بود ... اما الان نه ، مسلمن پایی که میخوام روش راه برم مهم تر از این حرفاست ... میخوام با اون یه عمر زندگی کنم ...
الان استخر رو کردم جای گزین تردمیل ... 4 روز تو هفته میرم استخر ... اولش با دستگاه های بدنسازی گرم میکنم ، بعد میرم سونا و بهدش هم شنا کردن ...
به نظرم اگر میخوای واقعن لاغر شی و انگیزش رو داری یه دکتر تعذیه ی درست حسابی پیدا کن ... خیلی بهتره تا اینکه بخوای خودسر عمل کنی ...
تو این راه چه دکتر بری چه دکتر نری و چه خودتو زجر بدی چند ماه اول هیچی کم نمیکنی ! مگر رژیم اسراییلی که هیچی نمیخورن و تو ماه اول 20 کیلو کم میشن اما تو ماه های بعد مثه چی میاد سر جاش ! اصولیش اینه که چند ماه اول هیچی ، اما تو ماه های بعد خیلی سریع میتونی لاغر شی .
ورزش رو تو برنامه حتمن داشته باش ... توتال کور راستشو بخوای به درد لاغری نمیخوره ... دراز و نشست خودمون خیلی بهتره .
طناب و پروانه هم خیلی موثره ... و دستگاه هایی که تازه اومده بهش میگن اسکی فضایی ( اسم خارجیش رو یادم رفته ! )
نه به پا فشاری میاره نه کمر و برای لاغری خیلی خیلی موثره .
شام هم حتمن تو برنامه داشته باش ، اما برنج و نون نباشه ...
مثه مرغ خالی ... یا سالاد بی سُس . میان وعدتم بکن میوه ...
صبحونه و نهار هم کامله کامل .
اگر امکانش رو داری استخر رو تو برنامت حتمن بذار .. استخر و سونا خیلی به بدن فرم میدن و موثرن .
تو روز به خصوص قبل از نهار یه لیوان آب حتمن بخور ...

یه دکتر تغزیه مهربان جون معرفی کرده میگه محشره گویا! 7 دی وخت داده بهم برم ببینم چی میشه...
محمد جان یه دنیا ممنون بابت این که انقدر قشنگ راهنماییم می کنی دم شوما گرم...
ضمنن من که سر کار میرم تا برسم خونه ساعت میشه 8 -9 شب وخت ندارم باشگا برم که وگرنه از خدامه...

حتمن توصیه هاتو رعایت می کنم تا ببینم چی میشه

م . ح . م . د جمعه 18 آذر 1390 ساعت 01:57 ب.ظ

هرچی تو این چند سال از دکتر ها و مربی های ورزش یاد گرفتم نوشتم ... اما بازم میگم که به خاطر این چیزا گوشه گیر نشو .
ارزشش رو نداره ... لاغر کردن و رو فرم اومدن خیلی خوبه ، اما نه به هر قیمتی ...

قربونت بشم یه دنیااااااااااااااااا ممنون به خدا اگه لاغر بشم یه جاییزه برات می فرستم به جوووووووووون خودم راس میگم..
واقعن دلم نمیخواد گوشه گیر باشم چون همین جوری خودبه خودی تنها هستم اما از نگاههای همه خسته شدم...
اتفاقن دلم میخواد به هر قیمتی لاغر بشم تاحالا چندین تا رژیم گرفتم از خارج برام قرص لاغری فرستادن اما برگشتم سر پله اول....

فرشته جمعه 18 آذر 1390 ساعت 02:43 ب.ظ http://surusha.blogfa.com

آی گفتی...
مخصوصا اگه همیشه رو فرم بوده باشی..خیلی بده..

من دلیل اضافه وزنم اعصابمه...یعنی هر وقت که به هم میریزم چاق میشم...بدبختی دیگه حالا موندم..منم و این 10 کیلو وزن اضافه که داره منو میکشه...
اتفاقا دیشب یه جا دعوت بودیم به همین دلیل میخواستم نرم... اما رفتم..با هر بدبختی بود..

نکن این کارو که نخوای بری هیچ مهمونی...چون بدتر میشه..من تجربه کردم اینو...خیلی بدتره..

توصیه های محمد خیلی خوب بود..مخصوصا این آخریش ..که من اگه خدا بخواد از هفته دیگه میخوام برم...

اول ورزش بعدش شنا..خیلی جواب میده..

دلیل اضافه وزن من یک سال و خورده ای افسردگی و خونه نشینی و بعد باشگاه بدن سازی و قطع کردن ورزش و بعد پشت میز نشینی سر کار و بعد مریضی مصرف دارو که چاق کننده بود هست!
بدبختی من اینه که وخت ندارم ورزش کنم و شنا برم و اینا چون سرکار میرم 8-9 شب میرسم خونه

عاطی جمعه 18 آذر 1390 ساعت 03:05 ب.ظ


وای!خب بگن!
منم هروقت ی جا می رم یهو همه بهم می گن چقد لاغرو زشت و سیاه شدی و چقد زیر چشت گود افتاده و اینا!:دی!

خو چیکا کنیم؟:(

تازه ۳-۴سال پیشم ک مثلن چاق بودم همه می گفتن چقد چاق و زشت و بدقواره شدی:دی!

واقعن آدم بهش بر می خوره!ولی نه تا اون حد ک نره مهمونی!

ی دختر خاله دارم!بی نهایت چاقه!ب همون اندازه هم اعتماد ب نفس داره:دی!

شما برو مهمونی ولی درکنارش لاغرم شو ک خیال خودت راحت باشه:ایکس

مردم دائم در حال چرند گفتنن از بس بیکارن
خوشششششششششش به حال دختر خاله ات من اصن اینجوری نیستم چون خودمم رنج می برم از اضافه وزنم

عاطفه جمعه 18 آذر 1390 ساعت 03:26 ب.ظ

حالا من- هی هر دفعه منو میبینن میگن آفرین- داری چاق میشی-
یا میگن ای بابا باز که تولاغر شدی!
زی

خوش به حالت که لاغری

عاطفه جمعه 18 آذر 1390 ساعت 03:30 ب.ظ

اون زی بی معنی بود- هنو داشتم میگفتم که دستم خورد رو اینتر- شماره رو زده بودم ثبت شد!
ببین تو نری مهمونی لاغر میشی؟ نمیشی که- به درک همشون- توهم برگرد بگو شما هم خیلی چاق شدین- یا بگو خیلی لاغر شدیا- یا بگو پوستت چقدر خراب شده- یا بگو دماغت خیلی گوشتیه- نمیخوای عمل کنی- چمیدونم- تو هم دست بذار رو نقطه ضعفاشون تا دلت خنک بشه-

نه لاغر نمیشم اما این تنبیه باعث میشه تلاشمو بیشتر کنم تا زودتر دوستامو ببینم.
عاطفه جون آخه تو که باید منو شناخته باشی من دوس ندارم دشمنمم ازم برنجه... نه ..نه هرچی فک میکنم من نمیتونم دس بذارم رو نقطه ضعف کسی...دلم اصلن از این چیزا خنک نمیشه فقط دلم ازشون میگیره یا خعلییییی عصبانی میشم که تهش یه فوش تو دلم میدم همین..
یه راه حل دیگه بگو

FarNaZ جمعه 18 آذر 1390 ساعت 03:47 ب.ظ http://shanzelize.blogsky.com/

بابا چقد سخت میگیریــــــــــــــــــــــ !!!!!!
منم درست بر عکس تو خیلی خیلی لاغرم به عبارتی فقط استخونم... اصلانم چاق نمیشم نمیدونم چرا... همه ی لباسام تو تنم زار میزنن...
هر کی از یه جا میناله...

الان هر کی رسیده به من میگه من برعکس تو ام خب همه رو فرمن همه لاغرن اما من اضافه وزن دارم خوش به حالتتتتتتتتت

کودک فهیم جمعه 18 آذر 1390 ساعت 05:22 ب.ظ http://www.the-nox.blogfa.com

منا جونم ورزش خیلی مهمه...اگر تونستی حتما به یک باشگاه برو و به صورت مرتب با مربی ورزش کن دستگاه های مختلفی دارند که از همشون استفاده کنی شاید موثر تر باشه و اون ورزشهایی رو بکن و دستگاه هایی رو استفاده کن که مخصوصر لاغریه چون ورزش ها و دستگاه هایی برای چاقی و عضبه زدن هم هست ظاهرا...و از طرف دیگه ایروبیک و رقص های مختلف هم شاید موثر باشه...دکتر تغذیه رو هم فراموش نکن...اگر دکتر تغذیه رفتی که هیچ اما اگر نرفتی حتما برو چون خودت اگر کلا غذا خوردن رو بگذاری کنار اتفاقی نمی افته...باید تناسب رو رعایت کنی و از روی اصول وزن کم کنی...توی تلویزیون یکی از دکترها داشت صحبت می کرد می گفتش که این سه وقعده غذایی که در صبح و ظهر و شب می خورید و رو به شش وعده افزایش بدید...البته با توجه به این نکته که ظرف غذاتون رو باید عوض کنید و دیگه در بشقاب غذا نخورید چون حجمش زیاده...هر بار غذاتون رو در داخل یک نعلبکی بریزید و فقط به اندازه ی همون حجم غذا بخورید و مثلا یک نعلبکی صبح یکی ظهر یکی عصر یکی شب و این باعث میشه کالری و ویتامین به بدنتون برسه و از طرفی در کل روز حس گشنگی هم نکنید...یعنی اگر تو اینکار رو بکنی و حجم این چند تا نعلبکی که در یک روز کامل غذا می خوری میشه به اندازه ی یک بشقاب شاید هم کمتر...و انگار در کل روز فقط تو اندازه یک بشقاب غذا خوردی...و از طرف دیگه در میان این غذاها بایستی میوه و سبزی هم باشه...هله هوله و اینها نباید بخوری...آب خوردن هم مهمه...یعنی تو غذا نخوردن و ورزش رو در کنار هم باید انجام بدی...از این داروهایی که در ماهـ.ـواره و غیره هم برای لاغری تبلیغ میکنه ابدا استفاده نکن که بعد از یک مدت عوارضی میده که من خیلی شنیدم...
ضمن اینکه کسی که به جای شخصیت و اخلاق خوب به مسائل ظاهری توجه می کنه و آزرده خاطرت میکنه اصلا نیاز به توجه نداره...در کنار دوستات باش ولی نه افرادی که این خصوصیات رو دارند...

خانومی من سر کار میرم وخت ندارم برم ورزش وگرنه هزار باره میرفتم..
قربونت برم مرسی که انقد وخت گذاشتی و راهنماییم کردی..حتمن عمل میکنم خدا کنه تاثیر داشته باشه...

آخه دوستامم اکثرن هربار بهم میگن...خب آدم چقد میتونه بی خیال بشه

جزیره جمعه 18 آذر 1390 ساعت 05:25 ب.ظ

عزیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییزم ،مگه اون عکسی که تو بازیه محیط کار گذاشتی خودت نبودی؟ اگه اون بودی که هیکلت خیلی قشنگه. ولی خب اگه اون هم نبودی:
خیلی داری سخت میگیری. به نظر من حرص خوردن نداره که. و اینکه هیچ وخت به حرف مردم کاری نداشته باش. میدونی بعضی از ادما دلسوزن، وقتی حرف میزنن ادم میفهمه که خوبیه ادمو میخان و حرفاشون از سر دلسوزیه، بعضیای دیگه هستن که دوستِ ادم نیستن، دشمنن،جز طعنه و کنایه حرف دیگه ای ندارن، اینجور ادما اصلا ارزششو ندارن که ادم به حرفاشون گوش کنه چه برسه که بخاد فکر هم بکنه و اذیت هم بشه

بعدشم من الان خودم صورتم خیلی جوش میزد، فک کن من یه روزی رفته بودم خونه خاله م بعد دختر خاله م دید منو گفت :واااااااااااااااااااای جزیره جان ابله مرغون گرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟
فک کن. پس من باید خودمو میکشتم دیگه!!!!
یا خاله م گفت: وااااااااااااااااای خاهر برا دخترت فلان چیز بگیر که جوش رو میخشکونه. بعد من باید چیکار میکردم به نظرت؟
یا خیلیای دیگه که وقتی منو میدیدن یاد متخصصین پوست می افتادن و نظر میدادن، بعد من اگه میخاستم واسه هرکدومشون غصه بخورم که الان دق کرده بودم عزیز دلم.
بعد حالا میخام اینو بت بگم، همون ادمایی که وقتی منو میدیدن نق میزدن چرا الان که صورتم خیلی بهتر شده وقتی منو میبینن یادشون میره که بم بگن :وااااااااااااااااااااااااااای چرا صورتت خوب شده؟؟؟؟؟؟هوم؟؟؟؟؟؟؟؟میخام بگم یه سری ادما افریده شدن که عیب و ایرادا رو ببینن


اصلا غصه نخور. اصصصصصصصصصصصصصصصصلا. در ضمن کامنت یواشکیتو چک کن

نه عکس بابام بود خب معلومه که خودم بودم..خب عزیز شوما که دو سه سال قبل منو ندیدی دیدی؟ من نسبت به اون موقع خعلی فرق کردم
آره من بودم خودمو می کشتم
خوش به حالت چه اعتماد به نفسی داری..
چک کردم عزیز

کودک فهیم جمعه 18 آذر 1390 ساعت 05:26 ب.ظ http://www.the-nox.blogfa.com

تصحیح اشتباه تایپی در کامنتم:
مخصوصر=مخصوص
عضبه=عضله
!

بی خیال قربونت بی خیال...پست خودمو بخون مملو از غلط غولوطه...امتحان دیکته که نیس دقت نکردی ام مشکلی نیس همین که به یادمی بهم سر میزنی منت میذاری ..راستی منصوره جون نمیدونم چرا حس میکنم میشناسمت قبلن دیدمت...احساس میکنم خعلی بهت نزدیکم باور کن.

میلاد جمعه 18 آذر 1390 ساعت 08:10 ب.ظ

سلام خواهر خوب

یه سوال داشتم، این اقاهه که رو وزن وایستاده من نیستم ؟؟؟

آخه وزنش شباهت عجیبی به وزن من داره ها

فقط میگم هیشکی جان گوشاتو در مقابل حرف های اطرافیان ببند

این روندی که پیش گرفتی به زودی زود نتیجه میده

پس فقط کافیه تو گفتگوهایی که با خودت داری، خودتو با اراده تر کنی به این رفتار

اگه این پیوستگی رو حفظ کنی قول بهت میدم همون ادما یه روز بیان بگن وای ی ی ی چقدر لاغر شدی

من خودم بارها و بارها این صداهارو شنیدم، میفهمم چی میگی

اما بارها که اراده کردم و وزنمو اوردم پایین، همه ی این صداهارو نشنیده گرفتم

یه چیزیم بگما، این اقا وزن که طی یک ماه و دو ماه به ما اضافه نشده که ما انتظار داریم زودی بیاد پایین
اگه منطقیم نگاه کنیم حداقل باید یک چهارم اون زمان طول بکشه تا وزنمون بیاد پایین

مشکل ما هیشکی جان اینکه وقتی برای کاری اراده می کنیم یادمون میره باید ذهنمون و روحمونم همراه با اون کار قوی کنیم

چون اون جیزی که مارو پیش میبره ذهنمون و روحمونه و باعث میشه پیوستگیمون رو حفظ کنیم

پس خواهری غصه به هیچ وج من الوجوه نخور و خیلیم با اعتماد به نفس مهمونی برو و به همین ترتیبیم که داری ورزش می کنی ادامه بده
همه ی اونایم که یه چیزی میگن حرفاشون دایورت کن به اون سوراخ گوش که خارج شه

این پستتم بزار یه پست نشونه که چند وقته دیگه یادش میکنی و لینکش میزاری تو یه پست جدید و میگی یادتون که اینجوری شکایت کردم از وزنم، حالا وزنم کم شده و به وزن ایده الم رسیدم و تند تند لباس های قشنگ پشت ویترین هارو میخرم

سلااااااام خوبی عزیز؟
نمیدونم عکس کیه ولی خدا به دادش برسه با این وزنش!
خب حتمن وزن شما به قد و قواره ات میخوره...

ببین وختی یه جمله از دهن همه و به طور متوالی تکرار میشه آدم خودشو می بازه دیگه من خعلی زود رنجم میلاد جان..

آره مخصوصن این پستو نوشتم تا یادم باشه تو چه روزی چه حس و حال گندی داشتم..

شازده کوچولو جمعه 18 آذر 1390 ساعت 08:45 ب.ظ http://www.shazdehkocholo.blogsky.com

منااااااااااا
یعنی چی؟
هر کسی یه جوره یه قیافه ای داره یه هیکلی داره
به جای این که مایوس بشی یه برنامه خوب برای خودت بذار و اول از همه هم خودتو دوست داشته باش و خدارو شکر کن که سالمی.
تازه خیلی هم خوشگلی

من خدا رو شکر میکنم اما از کوتاهی کردن خودم ناراحتم نباید اجازه میدادم این فاجعه پیش بیاد!

اما حالا همه ی انرِژیمو برای این هدفم میذارم...

کودک فهیم جمعه 18 آذر 1390 ساعت 08:50 ب.ظ http://www.the-nox.blogfa.com

راستی من بسی خوشحالم که جزء تاواریش های کناره ی وبتون هستمااااا.باعث افتخارمه که دوست خوبی مثل تو رو پیدا کردم منا

شما عزیز دل ما هستیناااااااااا شما تاج سرما هستیناااااااااا قربونت بشم منم خعلی از این بابت خوشحالم

دل آرام جمعه 18 آذر 1390 ساعت 09:21 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com/

هیشکی ! همچین نوشتی که هرکی ندونه فکر میکنه چقدرررررررر چاقی . بابا جان یک کوچولو توپر هستی . همین .
بیخود جو نده . انقدر خوشگل هستی که به دل همه بشینی عزیزم .
به نظر من به ورزش ادامه بده و همین منوال غذا خوردنت رو رعایت کن عزیزم .

چاااااااااق که نه اما چاق هستم دیگه تناسب ندارم اضافه دارم این فاجعه است مث سرطانه...سرطان ریشه میدونه چاقی هم روز به روز و ریز ریز خودشو نشون میده این جوری که یهو تو آینه منو شکه میکنه!

به دل خودم که نمیشینم... دارم رعایت میکنم برام دعا کن دلی اصن تو دلت پاکه برام یه نذر کوچولو بکن....د نخند خب مگه چاقی یه نوع بیماری نیس باید خدا شفام بده دیگه

محسن باقرلو جمعه 18 آذر 1390 ساعت 09:26 ب.ظ

دنیا دو روزه بخور حالشو ببر بچچه !

داداش من عزیز...تاواریش عوض این حرفا نصیحت کن دعوام کن یه چی بگو بهم بر بخوره راغب برا لاغر کردن نه این که یه چی بگی بی خیال شم ...

به نظر من همین که جمله آخرو گفتی خودش تنبیه بود و کافی ! دیگه عملی کردنش افراط میشه و نتیجه ی معکوس میده :) چون با افسرده بودن نه میشه ورزش کرد نه از رژیم لذت برد نه اصن مهمتر از اینا زندگی کرد ! جسارت نباشه من یه خورده چیزایی که تو این ۷-۸سال ورزش دائمی که دارم بگم . :) اینکه ورزش کردن تو خونه با ورزش کردن تو باشگا وااااقن زمین تا آسمون فرق داره و نتیجشون اصلن قابل مقایسه نیست ! حتا اگه وقتی که تو باشگا تمرین میکنی نصف وقتی باشه که تو خونه ! خیلی خیلی فرق میکنه . و اینکه از غروب آفتاب به بعد به هیچ عنوان کربوهیدرات و چربی نخوری . چون اینا خورده که میشن یا باید تبدیل به انرژی شن و مصرف برای فعالییت . یا اگه اینجوری نشن تبریل به چربی شن و ذخیره . خب اصولنم آدم از غروب به بعد فعالییت خاص و سنگینی نداره تا صبح مخصوصن شب که خابه . پس خوردنشون صد در صد اشتباهه . یعنی ماکارانی و برنج و سیب زمینی و نون و سس و موز و روغن و چیپس و ذرت و مخصوصن بستنی و اینا . و اینکه اگه ورزش واسه چربی سوزی میکنی با شکم خالی انجام بدی . چون اگه قبلش چیزی خورده باشی همونی که خوردی به عنوان انرژی میسوزه و چیزی از اصلِ چربی بدن کم نمیشه در واقع . ولی با شکم خالی ورزش کردن باعث میشه چربیای دخیره ی بدن بسوزن و انرژی شن . البته همه چی جز آب بدون آب خوردن وقت ورزش که ورزش اشتباهه محضِ.

با لذت که ورزش کنی و رژیم بگیری خیلی بهتر نتیجه میگیری تو کمتر از چند ماه :) با اعصاب خورد اصن فایده نداره :)

چی بگم والا عزیز صحبتای شوما متین اما ما باس وخت مخت داشته باشیم یا نه ؟ من تازه ساعت هشت و نه میرسم خونه همه باشگاهای دم خونه مون اون موقع کرکره رو کشیدن پایین رفتن برای اجرای فریضه ی شام و اینا و گر نه خودم ملطفتم که باشگاه خعلی با خونه توفیر داره... من اصن شبا شام اینا نمیخورم یادم نمیاد آخرین بار کی ماکارونی اینا ی چرب و چیل خوردم من شبا خعلی هنر کنم میوه میخورم سالاد بی سس میخورم.
یه دنیا ممنون از راهنماییت عزیز ...چشم این توصیه هاتونو هم گوش میکنم و هم عمل ببینیم خدا چی میخواد...
مرسی که بهم روحیه دادین.

حنانه جمعه 18 آذر 1390 ساعت 09:53 ب.ظ http://flutezan.blogsky.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام مونا جان.
چطوری عزیزم؟
اول تولدت رو با تاخیر تبریک می گم ! شرمنده که نبودم تا به موقع خدمت برسم برا تبریک خانومی!

مامانم همیشه میگه مردم لااقل غصه می خورن لاغر می شن ، بدبختی غصه هم به من می سازه !

متاسفانه آدما همیشه دنبال نقاط منفی ان تا مثبت ! زیبائی هارو نادیده می گیرن ! می چسبن به ظاهر و زشتی و زیبائی و چاقی و لاغری و... و باطن و زیبائی های درونی رو نمی بینن ! خب چشم بصیرت برا همین موقع هاست دیگه که ندارن ! اصلاْ اونارو ول کن ، با خودت حال کن ، خوش باش ! انشالله با یه کم رژیم مناسب و ورزش هم به وزن ایده آلت می رسی عزیز دلم.

سلااااااااااااااام سهیل خانوم ینی همون ستاره ی سهیل چه عجب عزیز راه گم کردی؟
من هم خوبم هم نیستم پستمو که خوندی اوضا احوالم همینیه که نوشتم.

مرسی قربونت بشم که به یادم بودی. دشمنت شرمنده هنو دیر نشده چون آذر تموم نشده

باور کن منم مث مامانتم اصلن همون یکی دوسال افسردگی و خونه نشینی کمک کرد به اضافه وزنم به منم می سازه لامصصب

ممنونم که بهم امیدواری و روحیه دادی من با وجود دوستای نازنین مث تو هیچ غمی نباید داشته باشم.

آلن جمعه 18 آذر 1390 ساعت 10:54 ب.ظ

طناب بزن.
مثل چی موثره.

به به چه عجب
سرت شلوغه ماها رو فراموش کردی عموووووووووو؟

خدایی راس میگی امتحان کردی؟
رفتم که از همین امشب طناب بزنم ...از چنتا شرو کنم خوبه ؟

آناهیتا شنبه 19 آذر 1390 ساعت 12:49 ق.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

عزیزم
راستش من شکه شدم با این پست
حیف که دیر خوندم وگرنه زنگ می زدم حسابی داد و فریاد می کردم!
دختر تو چرا بیخودی شلوغش می کنی؟
خب منم همین مشکل و دارم ولی راهش لج کردن با خودت و لحظه هات نیست...بچه ها گفتنی ها رو گفتن حرفی ندارم بهش اضافه کنم فقط اراده کن اونم نه با منزوی شدن و فکر و خیال کردن...ما می تونیم...اراده...فقط اراده.

نه دوام نکن خب
شلوغش نمیکنم این موضوع قلبن منو می رنجونه..
من همه ی سعیمو می کنم.

مهربان شنبه 19 آذر 1390 ساعت 08:56 ق.ظ

هزار تا لایک به کامنت محسن باقرلو

مهربااااااااااااااااااان تو دیگه چرا؟

بی ربط شنبه 19 آذر 1390 ساعت 10:26 ق.ظ http://idleuser.blogfa.com/

همه موارد (منظورم همه نظرات بالا هست)

ممنون عزیز

na30b شنبه 19 آذر 1390 ساعت 12:50 ب.ظ http://www.fosil.blogsky.com/

سلام دوست جون
راستش من هم همین مشکل رو دارم خیلی وقته دارم با وزنم دست و پنجه نرم میکنم اما یک هفته 2 کیلو کم میکنم دوباره هفته ی بعد 2 کیلو زیاد میشم تازه جوری که بوش میاد دارم جاری دار هم میشم فکرشو بکن با این چاقی بخوای لباس جاری کش بخری
دیگه مگه خدا لاغرم کنه وگرنه از دست خودم خارجه

سلام نصیب جونم
ووووووووووووووای تو ام بیا مث من ریجیم همون ریجیم بگیر وگرنه جاریت لباس جاری کش می پوشه!
منم همینو میگم ..همه باید نذر و نیاز کنن برام تا خدا لاغرم کنه...
خدایا همه ی ما تپلارو لاغر کن!

عاطفه شنبه 19 آذر 1390 ساعت 01:06 ب.ظ

میشناسم اخلاقتو- حرصم درمیاد که اینقدر مهربونی- که بقیه شعور ندارن که تو اینقدر مهربونی و به خاطر بزرگواریته که هیچی بهشون نمیگی و دلتو میشکنن-

نه عزیزم من اینجوریا نیستم که تو میگی..مهربون تویی عسیسم
من فقط دلشو ندارم کسی رو برنجونم

آناهیتا شنبه 19 آذر 1390 ساعت 02:14 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

باز که این خط آخر به همراه موج منفی تنبیه اینجاست!!!
عزیز دل خودم همراهیت می کنم
خودم یادآوری می کنم
خودم پا به پات میام تا بدونی تنها نیستی...
فقط بی زحمت این خط آخر و از صفحه ی خونه ی مجازی و مغزت پاک کن...می دونی تبیه در برابر تشویق کم میاره؟
تنبیه بار منفی داره در حالی که تشویق سر تا سر بار مثبته؟
تو با خودت قرار بذار دو کیلو کم کردی واسه خودت هدیه بخری...اما این حالتی که منزوی میشم، هیچ جا نمیرم، من بدم، زشتم، پیفم! اثر عکس داره...
این خط آخر رو اعصابه!!!!
یه فکری به حال خط آخر بکن!

خب دوام نکن
راس میگی ؟
قربونت بشم که یه آجی واقعی هستی و انقد هوامو داری..
چشم چشم خب شیکر خوردنو برا همین روزا گذاشتن دیگه الان حذفش می کنم از دس تو آنا من از بابامم حساب نمی برم اما نمیدونم تو چه مهره ی ماری داری

تو که میدونی من همیشه خودم خودمو تشویق می کنم و خودم برا خودم هدیه میخرم با مناسبت و بی مناسبت اما این بار گفتم تنبیه بشم شاید اثر کنه.
بااااااااوشه .

سمیرا مامان دل آرام شنبه 19 آذر 1390 ساعت 04:52 ب.ظ

منا جونم گفتنی ها رو دوستان گفتن بهت، ولی میدونی من چی میگم
خوبه که به فکری و داری تلاش میکنی همین، این از همه چی مهمتره
حالا هر کی هر چی میخواد بگه
مهم خودتی که بی خیال این موضوع نشدی.
ولی نذار روی ذهنت انقدر اثر بذاره که حتی مهمونی رفتن رو به خودت زهر کنی، برو دختر و حالشو ببر به حرف هیچ کس هم اهمییت نده

من قربون شما بشم که همیشه سرشار از انرجی مثبتی
بااااااااااوشه چش

هیشکی! شنبه 19 آذر 1390 ساعت 08:56 ب.ظ http://hishkii.blogsky.com/

توجه توجه


آقایون خانوما خط آخرو به عشق شوما و از ترس آناهیتا خط زدم

آناهیتا شنبه 19 آذر 1390 ساعت 09:01 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

قربون این شعور و فهمت بشم من
خیلی مرررررررررررررسی
الان من با خط آخرت هیچ مشکلی ندارم....به به چه خط آخری...چه خوشگله...خودم لاغرت می کنم

فدات شم ...
میکشمت لاغرم نکنی حالا ببین...

آناهیتا شنبه 19 آذر 1390 ساعت 09:03 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

حالا هی نگو ترس آناهیتا الان ملت فک می کنن من یه غول بی شاخ و دمم...وحشتناک، عصبی، زورگووووووووووو
من از شووووما خواهش کردم اون خط آخرو اصلاح کنی فقط یه کم سیریش تشریف دارم! فقط یه کمااااا!

بهله سیریش تشیف دارین....همون یه کم برا نمک زندگی حله

هیشکی! شنبه 19 آذر 1390 ساعت 09:05 ب.ظ http://hishkii.blogsky.com/

قربونت ..
خداروشکر که از ما راضی ای خدا ازت راضی باشه...
آنا لاغرم نکنی چاقت میکنم این خط ____ اینم نشون +

عاطفه شنبه 19 آذر 1390 ساعت 09:08 ب.ظ

مونا به جای هیچ باید بنویسی هر خب!
بعدشم آنا جان همین که خودت میای میگی من این چیزا نیستم یعنی هستی و خودتم بهشون ایمان داری- معلوم نیس چکار کردی بچه ی مردمو که پستشو خط خطی کرده-
البته دستت درد نکنه- چون انرژی منفی اون خطه خیلی زیاد بود- به امید رسیدن به وزن دلخواه:*

عاطفه شنبه 19 آذر 1390 ساعت 09:10 ب.ظ

رضایت خداوند در گرو رضایت آناهیتا سعادت است (حدیث عاطی)

هیشکی! شنبه 19 آذر 1390 ساعت 09:25 ب.ظ

عاطفه جون مخصوصن نوشتم هیچ
هیچ کاری نکرده فقط طفلی امروز 2 ساعت کف کرد دهنش از بس باهام حرف زد تا قانعم کنه...
ضمنن حدیثت منو کشته

عاطفه شنبه 19 آذر 1390 ساعت 09:31 ب.ظ

خب میدونم نخصوصن نوشتی- برو درستش کن- انرژی منفی داره- و الا میدمت دست آنا هئولا =))))))) گولش زدی؟ خدا نمیبخشدت!
خدا در حدیثی دیگه میگه هر کس سعادت را بیازارد مرا آزرده-

واااااااااااااای خدایا منو نخور....

آناهیتا شنبه 19 آذر 1390 ساعت 09:47 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

چشمم روشن می بینم که این عاطفه شلوغ کرده! از خودش حدیث در میاره! خودش و قال عاطی کرده!
مونا جان من لاغرت می کنم
دیگه خط و نشون هم کشیدی نمیشه فرار کرد!
به این عاطفه توجه نکن...این استخوونیا درد ما پپلی های بانمک و درک نمی کنن!

وااااااااااااای عاطفه حدیثات خیلی باحالهدیوووووونه!

قال عاطی رو از کجا آوردی؟

دل آرام یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 12:16 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com/

آفرین دختر گلم
قربون شکلت ماهت بشم من

خدانکنه عزیزم

بی پروا یکشنبه 20 آذر 1390 ساعت 09:10 ب.ظ http://bparva.blogfa.com

منم چاق شدم هیشکی!!!!
مهمونی بهم نمی زنم ولی حسرت دو سال پیشمو می خورم!
اراده می کنیم! اراده حلال این مشکله!

بمیرم برات ایشالا همه با هم اراده می کنیم لاغر میشیم.

آلن دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 12:29 ق.ظ

فعلن از روزی 100 تا شروع کن.
قبلش حتمن یه مقدار نرمش کن. یهو شروع نکنی به طناب زدن.
موقع طناب زدن روی پنجه هات بیا پایین. وگرنه کمر درد میگیری.
موقع طناب زدن زانوهات خم باشه. وگرنه زانو هات آسیب میبینه.

کم کم بکن سه تا 100 تا.
بعد از هر 100 تا فقط 10 دقیقه استراحت.

خیلی خوب جواب میده.
منتها مداومت میخاد.
موفق باشی.

مرسی دم شوما گرم
بلدم طناب بزنم منتها خعلی ساله که بوسیدمش گذاشتم تو کمد...
ممنون از راهنماییت عزیز...

سحر دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 07:33 ق.ظ http://dayzad.blogsky.com/

دختر عزیز بخور بخواب حالشو ببر! فقط به فکر سلامتتیت باش و زیاده روی نکن.
والله بعدا حسرتشو می خوری!
حرف مردم ی قرونم ارزش نداره هر کاری بکنی بازم میشینن حرف میزنن.

پس لباس خوشگلا که تو ویترینای پر نور چشمک میزننو چیکا کنم

هاله بانو دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 10:45 ب.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

ببخشید ها من الان با این پست تو خیلی عصبانی شدم می خواهم بی ادب بشم
این حرفها چیه نوست هان ..... بیب ....
تو .... بیب .....
آخه ...... بیب .....
تو خیلی هم خوبی اصلا چرا وقتی من دیدمت چیزی بهت نگفتم؟
چیه خوبه مثل من باشی جون نداشته باشی راه بری . چند وقت بعد فقط لبسهات باشن که در حال حرکتن

خب از بس خوبی که هیچی نگفتی ...

هاله بانو دوشنبه 21 آذر 1390 ساعت 10:46 ب.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

اوه چقدر غلط املایی
این ننشون می ده خیلی عصبانی شدم ها

اینجا غلط غولوط املایی آزاده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد