هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........
هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد تا قیامت دل من غصه میخواد...


برا اونی که نیست شماره 3 :

امروز 4 مرداد ِ ، پارسال همچین روزی داداشی محسن ( باقرلوی کبیر کرگدن سابق!) منو تشویق کرد که یه وبلاگ بزنم و توی وبلاگم که من بهش میگم خونه و واقعن مث خونه خودم دوسش دارم درد دل کنم از روزمرهگی هام بگم...از دل تنگی ها و دل بستگی ها و غما و شادیا و هر مطلب دلی ِ دیگه..
سر در این خونه این جمله ی دکتر شریعتی رو نوشتم: حرفهایی هست برای گفتن و حرفهایی نیز برای نگفتن و ارزش عمیق آدمها به اندازه همان حرفهایی ست که برای نگفتن دارند. اسم خودمم گذاشتم هیشــکی! خب دلیلش این بود که خودمو در حد و اندازه ای نمی دیدم که اسم خودمو بذارم بلاگر! و اینکه خیلی از دوست و آشناهام تو بلاگستون و فیس بوک و.. هستن دلم میخواست حداقل اینجا رو خونه و حریم خودم بدونم و توش راحت حرف بزنم، دلیل دیگه ای نداشت..
کلن سبک زندگیم و فکرم با اومدن تو بلاگستان تغییر کرد و از این بابت خیلی خوشحالم.
از این طریق دوستای زیادی پیدا کردم که وجود هر کدومشون برا من یه نعمته..براهمه شون ارزش و احترام خاصی قائلم.
هیچ وخت تا این سن دوستایی به مهربونی و با صفایی شما نداشتم و از صمیم قلبم میگم که به هممه تون افتخار میکنم..قربون همه تون برم دست تک تک شما رو می بوسم و مرسی که منو تو جمعتون پذیرفتین..مرسی که تحملم می کنید.
قصد داشتم یه پست شاد بنویسم برا این روز که متوجه شدم " مادر بزرگ "  کیامهر جان و
 آلن
عزیز به رحمت خدا رفتن ، روحشون شاد..به احترام این عزیزا سکوت می کنم..........
" لطفن فاتحه ای برای روح ملکوتی شون بخونید..." مرسی.
 چیلیک شماره 4 : این عکس مادر بزرگ آقای مهدی پژوم عزیز هست روحشون شاد.

نظرات 21 + ارسال نظر
سحر سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 11:00 ق.ظ http://dayzad.blogsky.com/

سلام
اول؟

سحر سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 11:02 ق.ظ http://dayzad.blogsky.com/

میبینم که اول شدم هیشکی جان!
این شعر بالا اینجا رو تصحیح کن عسیسم: تا قیامت دل من غصه میخواد نه تا قیانت...
بهت تبریک میگم بابت وبلاگت! انشالله باهم ۱۲۰ ساله بشین۱
برای مادربزرگ کیامهر و آلن عزیز هم خیلی ناراحت شدم. خداوند رحمتشون کنه!

هیشـــکی! سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 11:52 ق.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

آلن سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 12:16 ب.ظ

تولد وبلاگت مبارک باشه هیشکی جان.
و خیلی خوشحالم که باهات آشنا شدم.

ممنون بابت اینکه از مادر بزرگم یاد کردی.
خدا ایشالا همه رفتگان رو بیامرزه ، بالاخص بابابزرگ نازنین تو رو .

هیشـــکی! سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 12:22 ب.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

ممنون عمو آلن نازنین ..من که کاری نکردم...چشام اشکی و دلم یه جوری شد فک نمی کردم کسی باباجون منو یادش باشه
باعث افتخار منه که شما دوست من هستی.

هاله بانو سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 12:31 ب.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

تبریک می گم هیشکی جان ...
مگه تو نمی خواستی بری سفر؟؟؟؟؟

هیشـــکی! سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 12:48 ب.ظ http://www.hishkii.blogsky.com

هاله جان گفتم من آماده ام تاریخشو نگفتم که !

سمیرا سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 01:00 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

تولد هیشکی مبارک عزیزم... امیدوارم سالهای سال بمونی و قشنگ بنویسی...خدا روح مادربزرگ کیامهر رو هم بیامرزه

دلارام سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 04:17 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

هیشکی جون تولد وبلاگت مبارک عزیزم .خیلی با معرفت هستی که از دوستان نازنینت یاد کردی . خوشحالم که این افتخار رو داشتم که باهات آشنا بشم . امیدوارم همیشه شاد باشی

آناهیتا سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 05:23 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

یک ساله شدنت مبارک هیشکی
خوشحالم دوست های خوب و دلی پیدا کردی
روح همه ی رفتگان شاد
چه عکس قشنگی از مادربزرگ آقای پژوم گرفتی...

حبیب سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 07:07 ب.ظ http://artooni.blogsky.com

ایشاله جشن ۱۰۰ سالگی وبلاگتو بگیری

خدا همه رفتگان رو رحمت کنه

حبیب سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 08:40 ب.ظ http://artooni.blogsky.com

من مادر بزرگ و پدر بزرگم و از دست دادم
خدا همه رفتگان رو رحمت کنه

پدر بزرگ نازنیت رو هم با امام حسین محشور کنه

مهدی پژوم چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 02:27 ق.ظ http://mahdipejom.blogsky.com

سلام دوست خوب...
دل ات شاد بانو...
خداوندشان رحمت کن اد این مادران خوب را که جای شان خالی می شود و هیچ کس گویا نیست که پرش کن اد...

سارا چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 08:32 ق.ظ http://www.semi-elf.blogsky.com

روحشون شاد
تولد وبلاگت مبارک عزیییییززززززززممممممممم

محبوب چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 10:23 ق.ظ http://mahboobgharib.blogsky.com

قربون شما برم من و همچنین وبلاگتون رو بخورم ... منم واقعا خوشحالم که تو وبلاگ زدی و منم وبلاگ زدم و همدیگه رو پیدا کردیم و حالا دوستیم ... اما بدون من تو رو بیشتر دوست دارم ... باور کن ...

حبیب چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 10:57 ق.ظ http://artooni.blogsky.com

بچه ها مراسم ختم مادر بزرگ کیامهر دوشنبه برگزار میشه که شنبه اعلام میکنیم کجا برگزار میشه

مرسی

عاطفه چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 02:21 ب.ظ

تولدت وبلاگت مبااااااااااارکا هیشکی جونم

زیتون (روان شناسی ازدواج) پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 01:23 ب.ظ http://zatun2001.persianblog.ir

حمید جمعه 7 مرداد 1390 ساعت 05:37 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

با اون یه خط شعری که سر این پست نوشتی هوس کردم برم بگردم یکی از کامنتایی که خیلی وقت پیش برات گذاشته بودم رو پیدا کنم و دوباره بهت بگمش...فکر نمیکردم انقدر قدیم بوده باشه! تقریبا به اول وبلاگت برگشتم!...تابستون پارسال...اون کامنتی که میگفتم این بود...

"وقتی آدم از یه مرحله رد میشه باید پاتوق عوض کنه...آتاری هواپیما رو یادته...همون که هواپیما رو صفحه تخت تلویزیون راه میفتاد و کشتی ها و هلیکوپترها رو میزد و وقتی از رو پمپ بنزین رد میشد ؛دی دی دی دی؛ صدا میداد...همون که وقتی از خط مرحله رد میشد وقتی میسوختی دوباره از خط همون مرحله شروع میکردی...برگشتن به خاطره ها مثل گیم آور شدنه...پس تا جون داری از همون مرحله آخر شروع کن...حیفه دوباره انرژی بذاری برای زدن کشتیهایی که یه بار زدی"...

اونزمون جواب داده بودی "این جمله آخر تکونم داد"...ولی بعد از اون هربار که وبلاگتو خوندم حس کردم هیچ چیز در تو تکون نخورده...هنوز همون آدم خاطره پرستی هستی که بودی...هنوزم از بین خاطره ها اونایی رو انتخاب میکنی که یادت بیاره "تا قیامت دل من غصه میخواد"...
بس نیست اینهمه غم؟...بس نیست اینهمه برای اونی که نیست فکر کردن و نوشتن و اشک ریختن...پس کی کمی خنده؟...پس کی کمی زندگی؟...

حمید جمعه 7 مرداد 1390 ساعت 05:43 ب.ظ http://www.abrechandzelee.blogsky.com/

انقدر حرف زدم اصل کاری یادم رفت!...تولد وبلاگت مبارک آباجی جان!

هیشـــکی! شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 10:59 ق.ظ

راس میگی داداشی من خاطره پرستم... اما این یه بیت شعرو برا عزیزای از دست رفته ی کیامهر جان و عمو آلن و آقای مهدی گفتم خو...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد