هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........
هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........

من عشق را...ولی از جدایی...!!!


(((( شیرزاد جان رخصت پهلون...)))))
من زندگی را دوست دارم ولی
از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم
پس هستم
اینچنین می گذرد روز و روزگار من!
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم!

برای اعتراف به کلیسا می روم
رو در روی علف های روییده بر دیواره کهنه می ایستم

و همه ی گناهان خود را یکجا اعتراف می کنم

بخشیده خواهم شد به یقین..

" علف ها "...
بی واسطه با خدا سخن می گویند......
...پی شعر نوشت: از زنده یاد حسین پناهی
پی دانلود
فایل صوتی این شعر: از
اینجـا
پی عکس نوشت : از هیشــکی!

نظرات 15 + ارسال نظر
دلارام پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 05:49 ب.ظ

هیشکی جون دیدم آپ کردی اینجوری شدم با اینکه این شعر رو خونده بودم ولی بازم به دلم نشست.فایلش رو هم الان گوش کردم قشنگ بود.
عجب عکسی گرفتییییییییی .این جمله علفها بی واسطه با خدا سخن میگویند ، عجیب با عکست همخونی داره ...

سلام عزیز من اولین بار بود که این شعرو می خوندم دیونه اش شدم ..کلا آثار و شخصیت پناهی رو خیلی دوس داشتم.

این عکس رو خیلی دوس دارم..آره به نظر منم همخونی داشت که گذاشتمش..

Alireza پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 06:07 ب.ظ http://yek2se.blogsky.com

Che axe gashangi
Un nur mesle vjude shirzad o hameye javunmardaye az pishemun rafte mimune ke poshte sayeye hagigate talkh in zendgi gir oftade vali hanuz ham mishe hesesh kard

Tafsire bi rabti kardam bikhial
Shere zibayi bud
:)

مرسی از تشبیه زیبات نظرت برا من محترمه عزیز

میلاد پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 08:00 ب.ظ

سلام هیشکی خانم م م م

عجب عکسی گرفتید

خیلی زیباستتتتت ولی کاشکی کادرو بزرگتر میگرفتید به نظرم زیباتر میشد

اما جدا خوب دید و به موقع گرفتید
مرحبااااااااااااااااااا (ایکون یه عالمه کف زدن )

سلام عزیز اوهوم کاش بزرگتر گرفته بودم آخه خیلی عجله ای شد..
ممنون لطف داری

رها بانو پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 09:02 ب.ظ http://rahabanoo.blogsky.com

سلام هیشکی جان
شعر فوق العاده ای رو انتخاب کردی...
خیلی قشنگ و دلنشین بود.
مرسی عزیزم...

سلام رها جان قربانت

نیمه جدی پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 10:04 ب.ظ http://nimejedi.blogsky.com

ای ول عکس! ای ول عکاس!
شعر خیلی قشنگیو انتخاب کردی... ممنون

ای بابا عکاس کجا بود؟!!! مرسی

وانیا پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 11:03 ب.ظ http://BFHVANIYA.BLOGSKY.COM

بابا عکاس حرفه ای

بابا عکاس چیه حرفه ای کیه خجالت میکشم نگین این جوری من حالا یه عکس زاقارتی گرفتم شوما چرا جددی میگیرید؟

مامانگار جمعه 23 اردیبهشت 1390 ساعت 01:27 ق.ظ

...خیلی خوب بود هیشکی عزیز...
...اما فکرکنم منظورت حسین پناهی بود..درسته؟!

آره اشتباه شد

کیانا جمعه 23 اردیبهشت 1390 ساعت 08:16 ق.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

عکس و شعر هردو فوق العاده بودند....

ممنون

مهدی پژوم جمعه 23 اردیبهشت 1390 ساعت 01:30 ب.ظ http://mahdipejom.blogsky.com

سلام مونا بانو...
عجب غوغایی بود روزگاری با این شعرهای حسین پناهی...
خدای اش بیامرزد...

سلام عزیز..
روحش شاد من عاشق شعراشم

آوا جمعه 23 اردیبهشت 1390 ساعت 03:05 ب.ظ

علف ها بی واسطه با خدا سخن میگوید
وخدا نیز بی واسطه به ترنم
کائناتش گوش جان میسپارد
شعروتصویرزیبایی بود
یاحق...

منم این جمله رو خیلی دوس داشتم

کورش تمدن جمعه 23 اردیبهشت 1390 ساعت 03:38 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
سعر خیلی قشنگ بود و البته پرمعنی
عکس هم عالیه
بابا شما هم یه پا عکاسیا

سلام
شعر عالیه اما عکس همچین تعریفیم نیستاااا

مریم همسفرشیرزاد شنبه 24 اردیبهشت 1390 ساعت 01:09 ق.ظ

سلام مونا جونم
مهربونم
ممنون از همدلیای خواهرانت

حرفا و حضور شماها باعث میشه کمتر احساس تنهایی کنم

مونا جان

یه خواهشی ازت داشتم

میخواستم اکه برات امکان داره عکسای اونشب تولد مریمو داشته باشم

میشه گلم؟

سلام قربونت برم
مهربون تویی با وفا
من که کاری نکردم اما به خخدا دلم با دلته فکرم دائم پیشته مرگ من هوای خودتو داشته باش..
به خخدا تو تنها نیستی مطمئن باش همه مون کنارتیم خودم نوکرتم! البته اگه لایق بدونی..
تو جون بخواه عزیز دلم قبل از اینکه بگی من همه عکس و فیلمای اون شب رو برات ریختم رو سی دی اون روز تو بهشت زهرا خبر مرگم یادم رفت بهت بدم . سی دی رو دادم کیامهر برات بیاره.

تو امر کن فقط لب تر کنی خودم مخلصتم هر کاری داری خبرم کن..

نمی دونی چه ذوقی کردم دیدم برام کامنت گذاشتی به کلبه درویشی من خوش اومدی..

م . ح . م . د شنبه 24 اردیبهشت 1390 ساعت 10:34 ق.ظ http://baghema.blogsky.com/

سلام هیشکی بانو ... خدا رحمتش کنه ... یادش همیشه زنده هست ...

سلام عزیز..
روحش شاد

کوالا شنبه 24 اردیبهشت 1390 ساعت 06:10 ب.ظ

اون تیتیرت رو درست کن اولا پهلوون نه پهلون !!!!

و اینکه حسرت به دل شدیم بیاییم اینجا تو شاد بنویسی

میرزا قلیدون دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 02:32 ب.ظ http://qoleydoon.blogsky.com

کامنت پست بعد واسه اینجا بود!
کاش بود ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد