هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........
هیشـــکی!

هیشـــکی!

من ، خالی از خویشی و غربت..گیج و مبهوت بین بودن و نبودن........

تزریق انرژی خودم برا خودم!






هر کس تو کل عمرش یه کوه از آرزوهای ریز و درشت داره ..از بچگی گرفته تاااااا پیری. آرزو هایی که بعضی هاش به دست خانواده برآورده میشن..یاشایدم نمیشن.

اما تا اونجا که من یادمه خانواده من هیچ کدوم از این آرزو ها رو براورده نکردن. تا اینکه یه زمونی رسیدم به اینجا که هیچ بخاری از خانواده بلند نمیشه و این حسرتهای لعنتی رسوب کرده به دیواره های این دل بی صاحاب و فقط و فقط خودمم که باید برای رسیدن به این آرزو ها سگ دو بزنم !!


ضمنن اینو بگم که من تو اوج سختی ها و نداشتنها و نرسیدنهام به این معتقد بودم که هیچ وخت به کم قانع نباشم نه این که توقعم زیاد باشه یا بلند پرواز باشم ها نه.. از موندن و فسیل شدن روی یه پله و درجا زدن متنفرم.


در ضمن متوجه شدم که آرزو یعنی محال و نرسیدن..وتنها امیده که ما آدما رو زنده نگه میداره..

یکی از چیزایی از بچگی دلم می خواست داشته باشم یه دوربین عکاسی توپ بود! از همون موقع عاشق عکس انداختن بودم..عاشق ثبت کردن لحظه ها و منظره ها.. خب این رویا رو  دیروز خودم برا خودم برآورده کردم!  چقدر ذوق کردم برا خودم! و چقدر پریدم بقل خودم و خودم خودمو ماچ کردم!! وچندین بار به خودم گفتم مچکرم عزیزم!!! و خودم به خودم گفتم چه عجب یادی از ما کردی؟!


بیشتر از همه از این لذت بردم که دارم غرق میشم تو این قسط و قرضها اما این کار رو انجام دادم تا یه استارت بزنم و انرژی ِ تازه بگیرم برای جنگیدن با مشکلات . گور بابای قسط خب منم آدمم !

دیشب تا نصف شب بیدار بودم و با دوربینم سر و کله می زدم!


تصمیم دارم خیلی جدی  اصول عکاسی رو یادبگیرم، باشد که رستگار شوم!!


پی خسته نباشی نوشت به امیرم:


عمو آقای مدیر عامل رفته ترکیه و یه هفته نیست و کلا جشن و پایکوبی در ماتحت همه ی همکاران عزیز بر پاست! اما من دلم برا امیر علی میشوزه! برا اینکه کارش صد برابر شده.. خدایی اگه یه روز تو این شرکت نباشه باید در ِ اینجا رو گِل بگیرن..

امیر هم مسئول کنترل کیفیه هم مدیر فروشه هم دستی تو طراحی داره..هم باید حواسش به ورود و خروج بار از شرکت باشه..هم باید...هم باید....

 با این حال هر وخت از قسمت تولید بیاد قسمت اداری تمام حواسش به منه..

پسر خسته نباشی کارت خیلی درسته..




نظرات 11 + ارسال نظر
آقا طیب چهارشنبه 8 دی 1389 ساعت 03:50 ب.ظ http://barooni.persianblog.ir

اگه دوربینی که خریدی همینیه که داری باید بگم که حرف نداره.منم دارم و شاهکاره واقعا.دیگه اینکه کاتولوگ فارسیش تو اینترنت هست دانلود کن. کلا با این دوربین ریز نقش هرجور عکس میندازی خوب میشه و باعث حیرت حضار.دیگه اینکه حرفه اییی شدی به ما هم یاد بده

آقا طیب چهارشنبه 8 دی 1389 ساعت 03:51 ب.ظ http://barooni.persianblog.ir

اگه دوربینی که خریدی همینیه که عکسشو داری باید بگم که حرف نداره.منم دارم و شاهکاره واقعا.دیگه اینکه کاتولوگ فارسیش تو اینترنت هست دانلود کن. کلا با این دوربین ریز نقش هرجور عکس میندازی خوب میشه و باعث حیرت حضار.دیگه اینکه حرفه اییی شدی به ما هم یاد بده

سلام عزیز..بله دوربینم همینیه که عکسشو گذاشتم..قبل از اینکه بخرمش تو اینترنت دیدمش و پسندیدمش
بعد راجبش کلی تحقیق کردم بعد که مطمئن شدم خوبه خریدمش . البته اون می گفت که قصد ازدواج نداره و میخواد ادامه تحصیل بده که من جدی نگرفتمو خریدمش
مچکرم از راهنمایی تون..الان سرچش میکنم.

آقا شوما استاد مایی ما مرید شماییم ما باس از شوما یاد بگیریم.

کرگدن چهارشنبه 8 دی 1389 ساعت 04:04 ب.ظ

مبارکت باشه و خوشبحالت و دست راستت بالا سر من !
نگفتی چی خریدی حالا ؟!
همین اس ایکس ۲۱۰ کانن ؟
دوربین شرکت اس ایکس ۲۰۰ کاننه و خیلی خوبه
اما بازم راضی کننده نیس زوم اپتیکالش و امکاناتش
کللن نیکون برای عکاسی حرفه ای تره
در هر حال مبارکت باشه بچچه !

ممنون داداشی! ایشالا خدا قسمت شوما بکنه
آره همین اس ایکس ۲۱۰ کانن

خب شوما که حرفه ای هستین باید از اون دوربینای حرفه ای بخرین..
من از هر کی پرسیدم گفت کانن بخر یعنی این به درد نخوره؟!!

ممنون قابل شما رو نداره ..در هر حال خریدم دیگه جنس فروخته شده ام پس گرفته نمی شود.

آلن چهارشنبه 8 دی 1389 ساعت 07:09 ب.ظ

اولن که خیلی مبارکت باشه.
و اما دومن(که از اولن مهمتره و اونم اینه که) : خیلی خیلی خوشحالم که برای کودک درونت یه کاری کردی. من خودم یه مدته واسه بچه ام چیزی نخریدم و کاری نکردم. اتفاقن همین دیروز بود که داشتم به این فکر می کردم که چی واسش (یعنی واسه خودم) بخرم.
باید توی همین روزا دست خودمو بگیرم و برم بازار.
خیلی وقته که دستی روی سرش نکشیدم ، هیشکی.
بچه ام خسته شده. دمغه. خیلی حال و حوصله نداره.
باید اول از همه ، کلی نوازشش کنم. بعد واسش یه هدیه خوب بخرم.
این روزا بچه ام خسته س ...

اولن سلام .
دویومنخواهش میکنم...شومام برا نی نی درونتون دست به کار شید لفطن!
خب اونم به نوازش و توجه احتیاج داره..اونم دل داره چقدر صب تا شبمونو وقف دیگران کنیم بسسه

آلن چهارشنبه 8 دی 1389 ساعت 07:12 ب.ظ

بعدشم یه خدا قوت محکم ، خدمت آقا امیر علی.
به هر حال مرد باید اهل کار باشه دیگه.
(ولی اینو درگوشی بهش بگو ، اگه داره بیش از حد از خودش مایه میذاره ، یه جورایی بی خیال شه. بعضی از آقایون ارزش کار نیروهاشون رو نمی دونن)

مرسییییییییییی
آره امیر به معنای واقعی مرد کاره...
البته که شوما درست می فرمایید..قدر کارشو میدونن اما نه به اندازه ای که باید باشه!

ایلی چهارشنبه 8 دی 1389 ساعت 07:41 ب.ظ

نوشته هاتو جاهای دیگه هم خونده بودم بیانت حرف نداره...
احساس درونیتو قشنگ بیان میکنی و اما پدر مادرا که فقط وفقط به خودشون به فک میکنن بهتره بیخیالشون بشیم خودمون ۱۰۰۰ تا کار از دستمون بر میاد اینم از دوربینت برو حالشو ببر!!

سلام عزیز..خوبی ؟ مرسی از لطفت.
آره بابا ما عمریه دستمونو گذاشتیم رو زانوی خودمون و پاشدیم ...از این به بعدم همینه ...

الهه چهارشنبه 8 دی 1389 ساعت 08:48 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

سلااااااااااااااااااام آجی جووووووونم....
اینجا چرا آیکون بغل محکم و سفت نداااااره؟چراااا؟من الان دلم میخواد بغلت کنم ببوسمت و بگم تو محححححححححححشری...علی الحساب بوس و بغل مجازی رو داشته باش تا وقتی دیدمت حسابی از خجالتت در بیام......به این میگن روحیه دختر...به این میگن هیشکی!به این میگن عشق....مباااارکت باشه عزیز دلم...آرزوی برآورده شده ت مبااااارک...ایشالا با این دوربین یه عاااالمه خاطرات قشنگ و شاد و عاشقونه ثبت کنی....وااااای...اینقده ذوق کردم با خوندن پستت...الان میدونی چه شکلی ام...نه؟بگو که میدونی....یه چیزی شبیه اینم
امیر علی تو هم خسته نباشه...خسته هم که بشه با دیدن آجی من خستگیش در میره...مگه نه؟

سلااااااااااااام عشقم ..آجی نانازم چطوره؟ چرا داره آیکوننشو..البته فقط صورتشو نشون میده
خودت مشحری همون محشری..
تو ام که فقط وعده ی سر خرمن بده..کی پس ببینمت؟ هان ؟ هان ؟ جواب بده؟
ممنونم خانمی .

خودم میدونستم این شکلی شدی
کشته منو میره میاد میگه خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حبیب چهارشنبه 8 دی 1389 ساعت 09:31 ب.ظ http://nogall.persianblog.ir/

سلام

اتفاقی که چند سال پیش افتاده هنوز آثارش باقیست
اگه دلسوز هستید و قصد خیر دارید یا کمک کنید یا به مطلب من لینک بدید تا خیرین مطلع شوند
حبیب

یعنی چه اتفاقی میتونه افتاده باشه؟

عاطفه چهارشنبه 8 دی 1389 ساعت 11:30 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

مباااااااااااااارک باشه.. همیشه خوشحال باشی

ممنوووووووووووون. تو ام همین طور

آفتاب پرست جمعه 10 دی 1389 ساعت 05:34 ب.ظ http://Www.aftabparast.blogsky.com

مباررررررررررررررررررررکککککککککککک

منووووووووووووووووووووووووووون

بابای آرتاخان جمعه 10 دی 1389 ساعت 06:05 ب.ظ http://artakhan.blogfa.com

کاش می گفتی چه دوربینی خریدی و مشخصاتش چیه تا یه کم حسودی کنیم !

همینه که عکسشو گذاشتم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد